«بابا آب داد»
بابا آب داد گذشت و ما شدیم پیر
دفتر خاطره هامان شده دلگیر
دیگر از کودک باران خبری نیست
پای کودک شده چوبین شده زنجیر
آسمان ظلمت و تاری شده امشب
شیر موشی شده روبه شده چون شیر
گشته خاموش صدایی که بود حق
بانگ و فریاد نشیند به دلش تیر
تیغ ظالم شده بُرنده در این شب
گرگِ خونخوار شده تیغه ی شمشیر
گله را می درد این گرگ ستمکار
هر چه خون می خورد آخر نشود سیر
شیرها در غُل و زنجیر و اسیرند
شیر جنگل که نباشد دگر آن میر
هر کجا می نگری روبه پیر است
شهر پُر بوی ریا گشته و تزویر
خانه ی دل شده غمگین و پُر از درد
آسمان تیره و تاری شده دلگیر
چرخ ایّام به کامت نشد هرگز
عاقبت «مخلص صادق» شده ای پیر
سه شنب99/6/18
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
سریال خاتون قسمت6
تبلیغات فرهنگی
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
مهری خسرو جودی
-
مینو امینی
-
ندا محرمی
-
سید علی عظیمی
-
محمد رستمی نیا
-
Majid KHAMOOSH
-
میلاد خلیلی
-
سید احسان حسینی
-
محسن کاویانی
-
محمدصادق رحمتی
-
مهران نجدقهرمانی
-
عبدالرحیم عدالت
-
محمدصادق رحمتی
نظر 4
امیر عاجلو 27 فروردین 1403 11:26
درود بر شما
محمدهادی صادقی 27 فروردین 1403 13:53
درود و سپاس
محمود فتحی 29 فروردین 1403 08:17
درود برشما بابا بیگانه بود شرف دروجودش بود آب راروی همه بچها بست
الهی بی بابا بشیم
محمود فتحی 29 فروردین 1403 08:20
درود برشما بابابیگانه بود شرف دروجودش نبودآب رابروی همه بچهایش بست۷۶
الهی بی بابا بشیم