مکن یا رب که من روزی ز جانانم جدا افتم
نمی دانم،نمی دانم که بی او من کجا افتم؟
به جز او من ندارم کس،به جز من او که دارد کس
که می ترسم رَوَد روزی ز یارم من جدا افتم
اگر روزی نبینم رویِ ماهش را معاذالله
کنم من جامه ای مشکی و من اندر عزا افتم
خداوندا نمیرانش، که طبع ام را بخشکانی!
مبادا ای خدا روزی که بی او بی عصا افتم
شبی را سر به صبح کردم به گریه ها که خو کردم
رَوَم در جاده ای دور و جدا،بی انتها افتم
دانیال گودرزی
1402/2/20
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 24 اردیبهشت 1402 08:59
درود بر شما
محمد مولوی 13 آبان 1402 13:15
زادروزتان مبارک شاعر گرامی