3 Stars

شبخیز

ارسال شده در تاریخ : 07 اردیبهشت 1402 | شماره ثبت : H9424682

روح من از رفتنت خود را که حلق آویز کرد
حلق خود را از نبودت ،بی وفا،او ریز کرد

یار من از من جدا شد رفت در دامان کس
با رقیبم شعرِ ما را بی بها ناچیز کرد
من به او گفتم که تنهایم ندارم جز تو کس
بی وفا،او رفت و خونم را به دل لبریز کرد

هی به او گفتم بیا،آرام جانم باش لیک
چون نیامد،اوطنابم را به دارم تیز کرد

آنکه جانش را دلا برتر بکردم من به دل
قلب من را با رقیبم ای دلا او ریز کرد

اشک من اکنون ز چشمانم بریزد بر دلم
چونکه داروی طبم را این گدا تجویز کرد

جرم من این است دل داده ام بر جانِ او
او من بی چیز را با عشق خود ناچیز کرد

جانِ آنی می رود در عشق این خون ریز ما
شعر من را در شبی این پست جان،شبخیز کرد

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 40 نفر 50 بار خواندند
امیر عاجلو (11 /02/ 1402)   | دانیال گودرزی (17 /02/ 1402)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (11 /02/ 1402)  
تعداد آرا :1


نظر 1

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا