یه جور حس دیوونگی با منه
تب و تاب این زندگی با منه
تب و تاب من اوج بیتابیه
دل من پر از موج بیتابیه
یه حال غریبی گرفته منو
چه جوری بگم راز این بودنو
چقد پر تپش قلب من میزنه
سکوتم پر از گریه و گفتنه
بذار حس من دم به دم گل کنه
ترانه، غزل... پشت هم گل کنه
از این لحظهء ناب پر_حادثه
سکوتم به اوج صدا میرسه
همین حادثه راز این بودنه
یه جور حس دیوونگی با منه!
شبنم حکیم هاشمی
.....................................
مثنوی با بیان محاوره
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 1
امیر عاجلو 08 بهمن 1402 10:00
درود بزرگوار ا