شاعران
دکترمهدی منصورزاده
دفتر شعر مهدی
شعر پدر عشق بسوزد | دکترمهدی منصورزاده | شعر ایران

دکترمهدی منصورزاده

پدر عشق بسوزد

ارسال شده در تاریخ : 22 خرداد 1402 | شماره ثبت : H9425203

❤️به نام خدا❤️
غزل????
پروانه شدم،پیله نبودم که... پرم سوخت
می خواستمش گفتم و پس زد ...جگرم سوخت

جوری دل من سوخت در آن لحظه ی دیدار
حتی دل دشت و دمنِ دور برم سوخت

آن برگ برنده... منِ خوش قامتِ خوش نقش
یک روز یَلی بودم و میزد به سرم!سوخت

نقاش شدم،پُرتره اش را... اثرش را
بر بوم کِشم ...رفت و تمام اثرم سوخت

یوسف که نبودم خبرم رفته به کنعان
در چاه رها کرد مرا و ...خبرم سوخت

یوسف کمِ کم،ماند دو روزی ته یک دلو
من چه؟که نگاهم به ره و چشم ترم سوخت

تازه...همه ی مصر نظر کرده ی او شد
در وصل زلیخا شد و من نه! نظرم سوخت

رفت و من و یک عالمه حسرت و زمانه
ای کاش درآرد پدرش را پدرم سوخت