3 Stars

حصار

ارسال شده در تاریخ : 11 خرداد 1402 | شماره ثبت : H9425054

حصار

ای شب
بگوچه دیدی وشنیدی
چگونه کارسازشد
آن هنگام چشم شیرمردی
درخواب شد
درحصارتنهایی خویش
خونابه وزهر
پیرهن پاره
یاتنی صدچاک شد
درهم پیمانی کفتاروشغال
بگوآن واقعه ی هولناک
چگونه چال شد
جان ازقفس آزادومحیای پروازشد
چونان گلی زدوری باغبان
گریان شد
هاتفی ازغیب نداداد
عاقبت کفتاروشغال رسواشد
عجیب نبودزکفتار
که چراخونخوارشد
عمریست زپستی وسنگدلی
یغماگروراهزن شد
ای شب
بگوچگونه جان سپرد شیر
چگونه‌ آرام شد
وقتی شغال شادو کفتارطنازشد
دارم امیدزحق شاید
سحری آمدودری به رویم بازشد

بهاالدین داودپور. بامداد

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 119 نفر 193 بار خواندند
امیر عاجلو (11 /03/ 1402)   | محمد مولوی (11 /03/ 1402)   | بهاالدین داودپور (12 /03/ 1402)   | قاسم لبیکی (12 /03/ 1402)   | فیروزه سمیعی (12 /03/ 1402)   | غزاله غفارزاده (12 /03/ 1402)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (11 /03/ 1402)  قاسم لبیکی (12 /03/ 1402)  فیروزه سمیعی (12 /03/ 1402)  
تعداد آرا :3


نظر 3

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا