3 Stars

زخم رفیق

ارسال شده در تاریخ : 20 آبان 1402 | شماره ثبت : H9427111

بر این فکر بودم و دوستی به بار است
چه دوستانی قسم خورده بکار است
همه پیگیر و عالم هرچه باشد
دلم قرص و رفیق خوب که باشد
زمان را نور خالص در به راه است
که روشنگر به هر آدم که خواب است
چنان دست های آنان را به صافی
نمایان سازد و خنجر چو کافی
دلی را آتشی خورده به راحت
که انگاری نه انگاری رفاقت
چو بین باشد چه نان هایی ز سفره
که او گر آمده چند لقمه خورده
بخوردش او نمک هایی فراوان
که آخر دست پر از چوب آنان
بگفتند هر که با آنی نمک خورد
زد و جای نمک را سینه زخم خورد
چنان زخمی عمیق و دردناک است
به از زخم های شمشیر انتظار است
بنوشید خون این زخم های خورده
که خود را بره ای گرگش بخورده
مقصر هیچ کسی نیست و منم باز
دلی ساده میان جنگلی باز
ندارم پنجه ای باشد شکاری
دلیلش باشد این زخم های کاری








شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 55 نفر 139 بار خواندند
امیر عاجلو (21 /08/ 1402)   | سروش اسکندری (21 /08/ 1402)   | سامان نظری (21 /08/ 1402)   | سیاوش دریابار (22 /08/ 1402)   | فاطمه مهری (22 /08/ 1402)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (21 /08/ 1402)  سروش اسکندری (21 /08/ 1402)  فاطمه مهری (22 /08/ 1402)  
تعداد آرا :3


نظر 4

  • امیر عاجلو   21 آبان 1402 11:56

    rose rose rose rose rose

  • سیاوش دریابار   22 آبان 1402 08:40

    .....آغاز شدم......
    سپر شدم براش
    برایم سنگ شد
    عصا شدم براش
    برایم لنگ شد
    دوا شدم براش
    برایم درد شد

    فرهیخته ،ادیب و شاعر گرانقدر
    با سلام
    امروز مهمان دفتر شما شما بودم
    بسیار زیبا و جاودانه بود
    قلم سبزتان را می ستایم
    مانا عمر گرانسنگتان
    به امید موفقیت

  • فاطمه مهری   22 آبان 1402 10:34

    دلی ساده میان جنگلی باز
    درود بر شما جناب نظری rose

  • سامان نظری   24 آبان 1402 22:53

    درود فراوان بر شما دوستان و اساتید محترم

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا