3 Stars

طنز دانشجویی

ارسال شده در تاریخ : 14 آبان 1402 | شماره ثبت : H9427023

چشم گرداندم و دیدم دختری خوش آب و رنگ

با دو چشم و ابروان و گیسوی ناز و قشنگ

آمد و با خنده های ممتد و پر شوخ و شنگ

چشمکی بر من زد و بگذشت مثل یک فشنگ

گفتمش کیستی ای دختر رعنا و قشنگ؟

گفت توبه هی نیا دنبال من بچه زرنگ!

گفتمش آخر کجا من میرسم با پای لنگ!

پا به پای دختری مغرور و زیبا و پلنگ!

تا که دیدم مردی از دور بر دوشش تفنگ!

آری آری او حراست بود می آمد به جنگ

شاعر :حسین ستوده

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 70 نفر 214 بار خواندند
امیر عاجلو (15 /08/ 1402)   | سیاوش دریابار (15 /08/ 1402)   | محمد مولوی (15 /08/ 1402)   | سروش اسکندری (15 /08/ 1402)   | آگرین یوسفی (16 /08/ 1402)   | فاطمه مهری (17 /08/ 1402)   | حسین ستوده نیا (17 /08/ 1402)   | انسیه فتح تبار (18 /08/ 1402)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (15 /08/ 1402)  محمد مولوی (15 /08/ 1402)  سروش اسکندری (15 /08/ 1402)  آگرین یوسفی (16 /08/ 1402)  
تعداد آرا :4


نظر 6

  • امیر عاجلو   15 آبان 1402 11:07

    لطیف و دلنشین applause applause

  • سیاوش دریابار   15 آبان 1402 12:56


    ....یه قل دو قل.....
    کاش پیرمرد قبیله
    سنگهای ریزش را
    می کاشت
    باران که که می امد
    درخت کوه سبز می شد
    وقتی میوه اش می چید
    سنگ ریزه
    برداشت می کرد

    سلام
    روز شما بخیر
    مهمان دفتر شعر شما بودم
    شیوا روان و با نشاط سروده اید
    قلبا ارزوی توفیق روز افزون برایتان دارم
    مانا باشید

  • محمد مولوی   15 آبان 1402 16:04

    درود
    ماناباشید وشعرهای طنز دیگری را ادامه دهید happy laughing rose applause

  • سروش اسکندری   15 آبان 1402 17:19

    درود بر شما جناب ستوده نیا زیبا سرودید
    big hug rose

  • آگرین یوسفی   16 آبان 1402 14:45

    زیبا applause rose

  • فاطمه مهری   17 آبان 1402 01:46

    درود برشما جناب ستوده rose

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا