وقتی که باد موی تو را می بافت در شعر سکوت
موج شکنج موی تو پرچین قلبم را شکست
ای سمن سا گیسویت سیل سراسیمه ببین
جان به دیدارت سپردم بغض سرگردان شکست
رود ارس جاری شد از کوهسار مست دامنت
در شرشر روبار شعر ، ترلان ، شراره بر لبت
ای ماندالای لحظه ها ، دلدار هم دل ، دلبرم
بیدل منم ، دل باختم ، موی دل آویزت غمم
جاری تر از نوژیان تنت ، مِی نا ی تو جامانده است
در کوچ ایل ، سرنا به رقص ، چشمم به راهت مانده است
طوفان و شمعی نیمه جان ، ابهام هجران و وصال
نازار به مویت بوسه زن آنجا دلم جا مانده است
راه خیال،سودای تو،محراب ایمان غرق خون
هر لب که خواند ، نام تو را ، اینجا به دار آویختند
فریاد سرخ ، خاموش ، کیست ، گندم به داس دلداده است
شهری که از یاد میبرد ، با ترس به دار آویختند
موتیف جاز ، مرگ هوس ، رویای سیب در سایه ها
نور سپیده ، یک سراب ، خون است به ابرها ریخته
نیزار خاموش ، شعله ور ، دیوار تنهایی بلند
اینجا سرشک هجر تو آتش به باران ریخته
روبار : یک واژه ی کردی به معنای رودخانه
ترلان : یک واژه ی کردی به معنای زیبا
نازار: یک واژه ی کردی به معنای پرناز و لطیف
مِی نا : سرپوشی که زنان لر بر سر میکنند
نوژیان :یک آبشار در لرستان
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 6
امیر عاجلو 04 آذر 1402 20:00
درود و سلام موفق و مانا باشید
نیما ولی زاده 12 آذر 1402 15:25
ممنون از لطفتون
فرامرز عبداله پور 04 آذر 1402 20:31
⚘⚘⚘⚘⚘
نیما ولی زاده 12 آذر 1402 15:26
ممنون از لطفتون
سیاوش دریابار 07 آذر 1402 10:36
عاشق که شدم جز تو کسی یار ندارم
صحبت نکنم انگار طلبکار ندارم
بر بزم ننه پای که اندوه وسراب است
دریا چو شود مست که اجبار ندارم
سلام صبح بخیر
زیباترین سلام دنیا
تقدیم به شما شاعر کرانقدر و فرهیخته
سروده اید به مهر
برایتان قلم نویسا خواستارم
لحظاتی ناب پیش رو داشته باشید
نیما ولی زاده 12 آذر 1402 15:26
ممنون از لطفتون