3 Stars

امیر بی لشکر

ارسال شده در تاریخ : 20 بهمن 1402 | شماره ثبت : H9428276


امن یجیبهای من، بگمانم رستگاری ندارد
حتما" دعاهایم نزد خدا ، اعتباری ندارد!!
چون منتظر خیره به عکس،فقط از دور
یتیم در سوگ پدر ، که غمگساری ندارد

به خودت سوگند ، تو تمام جهان منی
بند بند وجودمی و زبانم اختیاری ندارد
روحم، تو را دور از بدن چگونه ببینمت؟
میدانی،تماشای تن بی روح،بیقراری ندارد

غارتم کردی و دگر چیزی نمانده ز من
خنجر زدن به تن زخمی،افتخاری ندارد
تو معشوقه ی خورشید و هردم بالانشین
من غریب خسته،که چشم انتظاری ندارد

بدان شمع را آن نخ در آغوشش آبش کند
حیف، این سوختن در تو اثرگذاری ندارد
میسوزم و آب شوم با این زخم دهان باز
افتاده در بستر،جان به لب،پرستاری ندارد

بی تو، پاییزم و شعر،در برگهایم محصور
بی ردیف و قافیه ام،شعرم ساختاری ندارد
مثل خون وارد رگهایم شده ای و ماندنی
من چو نسیم صبحگاهی که ماندگاری ندارد

بر باد داد آن همه شوکت و جلال ، خال لبت
شده ام آن امیر بی لشگر که پرچمداری ندارد
صدبار نوشیدم جام زهر و گفته ام به خود
دیوانه،پادشاه زمین لم یزرع، خشایاری ندارد

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 75 نفر 210 بار خواندند
امیر عاجلو (21 /11/ 1402)   | محمد مولوی (21 /11/ 1402)   | محمود فتحی (22 /11/ 1402)   | یاسر قادری (22 /11/ 1402)   | فرامرز عبداله پور (23 /11/ 1402)   | سروش اسکندری (23 /11/ 1402)   | یعقوب پایمرد (23 /11/ 1402)   | ابوالحسن انصاری (الف. رها) (25 /11/ 1402)   |

رای برای این شعر
تعداد آرا :4


نقد 2

نظر 14

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا