خدا زیباست ، تو زیبا باش ، چرا زیر و زبر هستی
خدا اینجاست ، تو اینجا باش ، چرا جای دگر هستی ؟
تو غافل گشته ای از او ، به دنبال چه می گردی ؟
بیا اینجا ، تو اینجا باش ، چرا تو در به در هستی
چرا آشفته ای جانا ، چه می خواهی ؟ چه می جویی ؟
خدا با تو سخن دارد ، تو کور و گنگ و کر هستی
دلت در اختیارت نیست ، به امر کردگارت نیست
خدایت شاه شاهان است ، پی شاه دگر هستی ؟
برو در خلوتت تنها ، خدایت را تقاضا کن
چنان باش که در این دنیا ، تو گویی یک نفر هستی
خدا دیوانه ی اشکی است که از چشم تری ریزد
نمی دانم چرا جانا ، تو درجای دگر هستی
بیا مجنون لیلا باش ، بی با ما تو با ما باش
تو در آن جا چه می خواهی ، به درگاه دگر هستی
بیا پرواز برگیریم به سوی بی نهایت ها
نمی دانم ، نمی دانم ، چرا بی بال و پر هستی
خدا رزّاق بی همتاست ، خدا در عالم معناست
خدا برماست ، خدا در ماست ، تویی که بی خبر هستی
تمام هستی ام از اوست ، تمام مستی ام از اوست
بیا مست خدایت باش ، اگر فکر ظفر هستی
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 1
امیر عاجلو 25 آذر 1402 10:47
درود بر شما