درامتداد شبهای سرد
در گذر غمباد دلسرد
آشفته گشت دل حیرانم
پی تو واهمه گشت دل ویرانم
درجستجوی تو ز آسمانها حیرانم
ای شبگرد بی رحم دلسرد ،کجایی جیرانم؟
شب بود وشمع بود وغم بود و من
شب رفت وشمع سوخت ومن مانده ام وغم
بس به فنا رفت دل حیران من
کجایی جیران من؟!
چوپروانه بال زدم دور عشق اعیانت
سوخت بال وپرم زغم هجرانت
قطره قطره آب شدم
مسکین در اغیار شدم
کونگاهی من را دریابد
که گدای در ظلام شدم
ای ماه من کجایی؟
زفراق جمال زیبایت ذره ذره سوختمو آب شدم؟!
دود شد بال وپرم زخیل وصالت ای یار
سوختم زیک نگاه بر جمال زیبایت ای یار
دلم سوخته اما باز در انتظار شوق یک نگاهت
نازنینا مهری بر دل کاشته ای کو وفایت؟!!؟؟؟
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 1
امیر عاجلو 30 دی 1402 20:58
!درود