اول قدم زدیم کمی از قرار هم
مغرور و سر به زیر ولی دوستدار هم...
لبخند می زدیم به رسم علاقه و
می خواستیم بیشتر از این دچار هم...
هر سال در مقابل اشک و نگاه گرم
تحویل می شود دلمان بی بهار هم
هم زخم زد به ما تب دیوانه وار عشق
هم سوختیم از آتش ایل و تبار هم
یک گام تا،... به بوسه ی تو راه مانده بود
یک گام تا،... به عشق... به اینجا کنار هم
این بهترین علامت دلبستگی ماست
افسوس می خوریم پس از سنگسار هم!
آرزو حاجی خانی
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
سریال خاتون قسمت6
تبلیغات فرهنگی
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
علی فیروزکوهی
-
عباس خوش عمل کاشانی
-
علی اصغر ابراهیمی رودپشتی
-
ترانه هموطن
-
مائده .
-
عبدالصمد اجباری
-
ثریا قنبری
-
آرامش ظهرابی
-
سعید طهماسبی کهیانی
-
حسن محمودی
-
مهدی یوسفی
نظر 2
امیر عاجلو 03 مهر 1401 11:00
سلام ودرود
علی معصومی 03 مهر 1401 12:00
سلام بانو حاجی خانی ارجمند
بسیار زیباست این غزل ناب
◇◇◇
کم کم غزل غزل تب باران گرفته ام
نم نم گذر گذر تو بگو از بهار هم
ما میوه های سرخ درختان خلقتیم
آتش گرفته در پی سیب و انار هم
بداهه ای تقدیم
♤♤♤