شعر قدیمی است
ای یار دلربا، ای برتر از پــری
ای که دگر مرا از یاد می بــــری
یادت به سینه ام هر روز می تپد
یادم نمی رود ، آن روز آخـــری
روز جدا شدن، روز شکستنم
روزی که از برم، گفتی که می پــری
حالا که می روی، آهسته تر برو
آهسته تر برو، از پیش من"پــری"
گفتم که عاشقم همسان قصه ها
گفتی که قصه را،بهتر تو از بری
من مبتلای تو ،هر دم فدای تو
اما تو قلب من از سینه می دری
دستم نمی رود، در وصف تو به شعر
زیرا که از کلام، حتی تو برتری
اشکم به دیده ام، آهی به سینه ام
آیا شود مرا، در خاطر آوری؟
#جواد صارمی
تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 2
بهناز علیزاده 05 اسفند 1395 20:17
فاطمه گودرزی 11 اردیبهشت 1399 22:02
درود