بزن مطرب
بزن دف را که من امشب خراب یاد دلدارم
پرُ از عشقم ولبریزم تُهی از عقل و پندارم
بزن مطرب بزن تا من ببارم عشق از چشمم
خرابم ، این سبک سر را کدامین شانه بگذارم .؟
دعاکن مستی ام امشب بماند تا سحر بامن
چوهوش آید سرم بینم درآغوش که بیدارم..؟
صدای زیر و بم های دف ات دیوانه ام کرده
چنان مدهوش و شیدایم که جز این حال ، بیزارم
تنم اینجا منم آنجا به دنبال تو میگردد
به جام مستی ات سوگند مست ار عطر دیدارم
بزن مطرب بزن ، جامی دگر را سرکشم شاید ؟
خراب.آباد او گردم بفهمد زخمها دارم
کسی جز او نمی رقصد میان موی رگهایم
بفهمم با تمام مستی ام هشیار هشیارم
پیرنظر "سلیم "
تعداد آرا : 0 | مجموع امتیاز : 0 از 5
نظر 5
علیرضا خسروی 16 آبان 1394 21:32
احسنت استاد...
کرم عرب عامری 16 آبان 1394 22:17
درود بر یار دیرینه
آفرین
مسعود احمدی 16 آبان 1394 22:50
صدای زیر و بم های دف ات دیوانه ام کرده
چنان مدهوش و شیدایم که جز این حال ، بیزارم
تنم اینجا منم آنجا به دنبال تو میگردد
به جام مستی ات سوگند مست ار عطر دیدارم
درود استاد پیرنظر عزیز
منوچهر منوچهری(بیدل) 17 آبان 1394 00:11
درود بر استادم عزیزم جناب پیر نظر لذت میبرم از اش عارت
امیرعلی مطلوبی(سخن سنج تبریزی) 17 آبان 1394 01:54
...به به.......درود بر شما جناب پیر نظر بزرگوار.........یا حق