بسم اللطیف
نگاه و عشق
آن خدایی که محبت را به جان ما گذاشت
در دل و جان مهر آن گلچهره را زیبا گذاشت
او گذر می کرد از پیش من و چشمان من
خویش را بر پای آن سرو سهی آسا گذاشت
جلوه ها می کرد در زیبایی و لطف و چنین
یاد زیبایی خود در خاطر شیدا گذاشت
آن زمان که دیدمش با گوشه چشمان خود
ناز می کرد و قدم در این دل رسوا گذاشت
چشم در چشمان من انداخت و با آن نگاه
آمد و در حیطه احساس هایم پا گذاشت
من شدم آن تشنه ای کاشفته وار از تشنگی
بی محابا رفت و لب را بر لب دریا گذاشت
شور شیرین لبانش بر دل آشفته ام
آرزوی بوسه ای گرم و خوش و گیرا گذاشت
مهدی آن سرو گل اندامم چو می رفت از نظر
عشق خود را وقت رفتن در دل من جا گذاشت
#مهدی_رستگاری
ششم اردیبهشت یکهزار و چهارصد و یک خورشیدی
بیست و پنجم آوریل ۲۰۲۲ میلادی
(سروده در بداهه سرایی محفل ادبی «مکتب خانه عشق»)
دفتر شعر روزگاران
۷۰۳
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 14 اردیبهشت 1401 16:38
درود بر شما
مهدی رستگاری 14 اردیبهشت 1401 17:44
درود و سپاس