بسم رب الشهادة و النور
اربعین حسینی
زمان آن شده که سوی تو روان باشم
به رهنوردی این راه جانفِشان باشم
درون خویش شدم ذوب در غمت تا باز
چو اشک خویش به سوی حرم روان باشم
سیاه رویم و با این وجود همواره
امیدوار بدان یار مهربان باشم
غریب وار به راهت روان شدم ای عشق
که یک مسافر بینام و بینشان باشم
منم که در دل خود ذره وار میخواهم
که جزء کوچک و دیّار کهکشان باشم
سریع میروم و نیست در دلم آرام
که رهسپار به همراه کاروان باشم
ببین که شوق درونم چنان به جوش أمد
که بی نفس به سوی شهر تو دوان باشم
در اربعین حسینی به دل شده الهام
که پرکشان به سوی نور جاودان باشم
به لطف یک نظر ارباب میخرد مهدی
مرا که غرق تمنای بیکران باشم
#مهدی_رستگاری
سی ام مرداد سال یکهزار و چهارصد و دو خورشیدی
سوم صفرالمظفر ۱۴۴۵ هجری قمری
غزل سرایی گروه ادبی 《گلشن شعرا》
دفتر شعر شیدایی
۶۳۹
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 29 امرداد 1402 10:31
درود و سلام موفق و مانا باشید
مهدی رستگاری 31 امرداد 1402 15:20
لطف دارید