بسمه الله النور
نور پاک
به دور از تو شب من سیاه و طولانی است
دلم به چاه غم و رنج و درد زندانی است
بدون چشمه نوش حیات لبهایت
وجود تب زده خشکیده و بیابانی است
چنان که فکر فرو رفته در شب مویت
به حتم حاصل آن عاقبت پریشانی است
هزار غائله در شهر ما به راه افتاد
بیا بیا که بس اوضاع نابسامانی است
بیا و این شب دیجور را به صبح رسان
که با حضور تو این کار کار آسانی است
طلوع می کند اعجاز عشق از نامت
افق به حیرت از این نور پاک انسانی است
شتاب کن که به عشق تو می تپد مهدی
دلی که غرقه این وجد و ذوق پنهانی است
#مهدی_رستگاری
چهاردهم بهمن سال یکهزار و چهارصد و دو خورشیدی
بیست و دوم رجب ۱۴۴۵ هجری قمری
غزل سرایی گروه ادبی《گلشن شعرا》
دفتر شعر شیدایی
۶۵۳
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 15 بهمن 1402 10:18
درود بر شما
مهدی رستگاری 18 بهمن 1402 14:11
درود و سپاس فراوان