خانه زُل زد در نگاهم ، در زمستانی بعید
سوز و سرما بود با من ، با تو هم برفی شدید
چتر خود را وا کن امشب ، زیر بارانم بمان
نم نمک باران ، خیابان ، آسمان در من چکید
خواب کنعان دیده یوسف ، دم به دم در بغض چاه
گرچه یوسف را زلیخا ، قبلِ من از دل خرید
سر کشیدم ساغرت را ، می به جانم ریختی
دامن از گل زلفِ کاکل ، دل دو خط از کُل کشید
کار مضراب است و دستت ، آنکه جادو کرده است
زخمه زن آتش بکش ، چون هور و ماهورم رسید
قهوه چی قلیان به قلیان ، سر عوض می کرد و باز
او به جز چشمان ماهت ، مشتری با من ندید
رحل قرآن تُنگ ماهی ، باز هف سین سال عشق
با تو بودم در کنارت ، در کنارت روز عید
لَنگه شعرم ، لنگه یک بیت است تا کامل شود
مصرعی هم قرض این ، ابیات محدودم دهید
تعداد آرا : 0 | مجموع امتیاز : 0 از 5
نظر 5
حمیدرضا عبدلی 23 اسفند 1394 22:58
با سلام خوب سروده اید موفق باشید
فواد شجا ع الدینی 24 اسفند 1394 06:46
با تشکر و امتنان
لطفتان زیاد
علیرضا خسروی 24 اسفند 1394 01:27
فواد شجا ع الدینی 24 اسفند 1394 06:47
ممنون و سپاسگذارم
علیرضا خسروی 29 اسفند 1394 21:55
سال نو مبارک