3 Stars

یک غزل آوارگی

ارسال شده در تاریخ : 08 امرداد 1396 | شماره ثبت : H945336


تک درختی سبز و دلتنگم که دور افتاده ام
سالها با هم نشینان جفت و جور افتاده ام

مثل قوی خسته ای در کنج دریاهای دور
از دهان باد لبریز غرور افتاده ام

گرچه می بینم خودم را زیر باران خیسِ خیس
از نگاه غرق احساس تو کور افتاده ام

هرکه آمد از دل من شاخه ای را کند و رفت
فکر می کردم که در راه عبور افتاده ام

شاخه هایم خُرد ، برگم زیر پای عابران
ریشه ام رنجیده و از چشم شور افتاده ام

سهم دنیای " پرستش " یک غزل آوارگی ست
نازنینا بی تو از قصر بلور افتاده ام

پرستش مددی

۱۳۹۶.۰۲.۱۴

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 5 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 226 نفر 301 بار خواندند
حمیدرضا عبدلی (15 /05/ 1396)   | مهتاب ایزدسرشت (17 /05/ 1396)   | محمد جوکار (21 /05/ 1396)   | مریم موسوی (05 /06/ 1396)   | محمد مولوی (21 /04/ 1399)   |

رای برای این شعر
حمیدرضا عبدلی (15 /05/ 1396)  مریم موسوی (05 /06/ 1396)  محمد مولوی (21 /04/ 1399)  
تعداد آرا :3


تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا