3 Stars

شعرِ کاملِ آئینه

ارسال شده در تاریخ : 10 امرداد 1396 | شماره ثبت : H945344


بعد تو یک شهر از داغ دل آئینه سوخت
آتش عشق تو آمد حاصل آئینه سوخت

عمق توفان را نفهمیدم که برق آسمان
جنگلی را بعد تو بر ساحل آئینه سوخت

هرچه آوردم به کف از رنج عشقی جانگداز
شعله ی چشم تو آمد شامل آئینه سوخت

یک غزل در من نشستی آسمان برداشتی
رفتی و بعد از تو شعر کامل آئینه سوخت

از پر ققنوس احساست رباعی جان گرفت
خانه در خاکستر ناقابل آئینه سوخت

مردم این دهکده هرشب "پرستش" می کنند
قصر نوری را که در آخر دل آئینه سوخت

پرستش مددی

۱۳۹۶.۰۲.۱۷

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 5 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 193 نفر 287 بار خواندند
حمیدرضا عبدلی (18 /05/ 1396)   | محمد جوکار (20 /05/ 1396)   | محمدعلی ساکی (21 /05/ 1396)   | میمنت تولّایی (23 /05/ 1396)   | پرستش مددی (24 /05/ 1396)   | مریم موسوی (05 /06/ 1396)   | محمد مولوی (21 /04/ 1399)   |

رای برای این شعر
حمیدرضا عبدلی (18 /05/ 1396)  محمدعلی ساکی (21 /05/ 1396)  مریم موسوی (05 /06/ 1396)  محمد مولوی (21 /04/ 1399)  
تعداد آرا :4


نظر 1

  • محمد جوکار   20 امرداد 1396 23:49

    "از پر ققنوس احساست رباعی جان گرفت"
    از نگاه مهربانت هر غزل فرمان گرفت

    " هرچه آوردم به کف از رنج عشقی جانگداز"
    عاقبت عقل آمد و با موج یک طوفان گرفت.... بداهه

    درودها و آفرین ها مهربانو مددی عزیز
    رقص قلمت ماندگار


    rose rose rose rose

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا