3 Stars

آرزو

ارسال شده در تاریخ : 29 تیر 1395 | شماره ثبت : H943707


آرزو





خوش ترین لحظه های صبحگاهی بود آن روز

قطره های با طراوت

اشک های ابر رحمت در پی هم بی امان

می چکید از زیر بام آسمان

بانوایی دلنشین یکریز می بارید باران

محو آن بودم

که چگونه شستشو می یافت همه چیز

زیر دانه های مروارید غلطان

و دلم می خواست

که بسان ابرها می شد سرازیر

سیل اشک از دیدگانم

از کدورتهای جانکاه

و از گذار کج گرائی های دوران

کاش می شد

از فراز دور دست ابرها

نم نم موزون روح افزای باران

بر کویر سینه ها می گشت جاری

کلبه ی دلها همه از کینه می گردید عاری

کاش می شد

که پلیدی ها همه نابود می گردید از افکار انسان

من نمی دانم

همچنان باقی است تا کی

این سیاهی ها به این سو

وین کدورتها بدینسان؟





ابوالحسن انصاری الف.رها


شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 3 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 268 نفر 401 بار خواندند
معصومه عرفانی (01 /05/ 1395)   | حمیدرضا عبدلی (01 /05/ 1395)   | ابوالحسن انصاری (الف. رها) (03 /05/ 1395)   | حسن کریمی (03 /05/ 1395)   | عظیم صوفی (04 /05/ 1395)   | حسین خیراندیش (05 /05/ 1395)   | حبیب رضایی رازلیقی (06 /05/ 1395)   | محمد مولوی (06 /05/ 1399)   |

رای برای این شعر
حمیدرضا عبدلی (01 /05/ 1395)  حسن کریمی (03 /05/ 1395)  محمد مولوی (06 /05/ 1399)  
تعداد آرا :3


نظر 6

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا