3 Stars

مهمان حرم

ارسال شده در تاریخ : 17 خرداد 1402 | شماره ثبت : H9425150

(غزلی قدیمی از این کمین:)

دلم نذر شبی روشن که مهمان حرم باشم

به حسّی نغز و پردیسی، برِ صاحب کرم باشم


کبوترهای ذکرم را دهم پر، هرچه بالا تر

به شادی طی کنم انوار و، دور از فکر غم باشم


از این مسجد به آن مسجد، مِی اندر مِی زنم هر دم

خمارِ جلوه ی مستی سرایَش دم به دم باشم


ضریح، ای بوسه ی برجسته، ای عین تغزّل، هم اتاق گل!

بیا در دامِ لب یک شب که همدرد قلم باشم


کنارت لحظه ای مستی می ارزد بر همه هستی

به شوقِ خلسه‌ ای، فارغ ز بود و هم عدم باشم


از این جا: دوردست غم، از این بیغوله ی ماتم

به یادت باز نالیدم که بی بال و قدم باشم


شهابِ گنبدت لبخندِ پر مهرِ سپهر است و

نخواه ای مهربان! دور از تو اشکِ پشتِ هم باشم


سلام آقا! صدایم کن که بی دل می شوم هر شب

دلم نذر شبی روشن که مهمان حرم باشم.

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 60 نفر 70 بار خواندند
امیر عاجلو (20 /03/ 1402)   | کیوان هایلی (23 /03/ 1402)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (20 /03/ 1402)  
تعداد آرا :1


نظر 1

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا