بُگذار که از وحشتِ این مرد بگویم
از آتشِ این قصه ی پر درد بگویم
دیدی که جهانم شده پُر حسرت و ماتم
بِشنو که ز آغاز چه ها کرد بگویم
مَسلک شده سالوس چرا تاب ندارم
از مرگِ حقایق شده ام زرد بگویم
اَهریمنِ خود را تو چرا رام نسازی؟
از مَجمَعِ تزویر، غمی سرد بگویم
حاکم شده شیطان به جهان وای به انسان
از مکتبِ انسان که شده طَرد بگویم
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 21 آذر 1400 16:00
سلام ودرود
روح الله اسدی 23 آذر 1400 22:03
درودبرشما