(۱)
ضجّهای بیامان،
درونم پا به ماه است!
نه تاب حملاش هست؛
نه توان فراغش
ترسی درونم (گاگله) میرود
--سقط نشود!
(۲)
اگرچه از وسعت آغوشت،
سهمی ندارم؛
--خوش باش!
...
در این قحطی عشق،،،
نم نمای اشکی-
نصیب ما هست!
(۳)
[برای مقام معلم]
و تو بودی که
نهال فهمیدن را در دلم غرس کردی؛
آن زمان که نفهمها
در جهان تنومند شده بودند!
#زانا_کوردستانی
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 1
امیر عاجلو 02 بهمن 1401 18:02
درود بر شما