3 Stars
علی احمدی

توی دلم نمیر

ارسال شده در تاریخ : 09 اسفند 1398 | شماره ثبت : H948570

توی دلم نمیرررررررررررر


اگه می خوای بری برو ، خاطره هات پیش منه

خیال تو مثل خودت ، دل منو نمیشکنه


اگه می خوای بری برو ، فقط بگو چه وقت می ری؟

تا که بیام و بشکنم ، یه وقتی بی صدا نری


می خوای بری برو ولی ، بهم بگو کجا می ری؟

شاید یه روزی حس کنی ، که بی دلیل منتظری


برو فقط بهم بگو ، که بعد من کی یارته؟

کی توی بغض و بی کسی ، تو تنهایی کنارته؟


اصلا می خوای بیام باهات ؟ یه جور تو راهِ سَفَرت

حالیم بُکُن پشیمونی ، تا زود بشم دَر به دَرت


غرورتو نشکنی و چشماتو نَم دار نکنی

طاقت ندارم ببینم ، به هیچ دلیلی بشکنی


به در بگو تا بشنوه ، دیوار سرد بی کسی

اِلهی که بدون من هرگز به مقصد نرسی


اگه می خوای بری برو ، جلوتو من نمی گیرم

یواشکی از ماهی ها ، سُراغتو هی می گیرم


برو به عشقمون قسم جلوتو من نمی گیرم

فقط یقین کنم می ری ، ، همون دقیقه می میرم


زودتر برو که اون چشات داره آتیشم می زنه

عقربه های ساعتِ جدایی نیشم می زنه


اگه می خوای بری چراااااا هی داری دَس دَس می کنی؟

تکلیف قلبمو می شه زودتر مشخّص بُکنی؟؟


می خوای بری چرا داری این پا و اون پا می کنی؟

تو رو به خدا نکن داری ، عشقمو رسوا می کنی


اِلهی قربونت برم ، بغض نکن که شَر می شه

آتیش می گیره آسمون ، رازقی دَر به دَر می شه


اگه می خوای نری نرو ، هیچی اَزَت کم نمی شه

غرورتم نمی شکنه ، هوا پُر از غم نمی شه


خودم خراب کردم حالا ، خودم درستش می کنم

ببین اَلان داد می زنم ، به همه می گم پشیمونم


آهای زمان ،آهای زمین ، عشق منو نگاه کنین

قناری ها سریع برین ، قاصدکو صدا کنین


به مُرغ عشق بگین بیاد ، یکسره تا صبح بخونه

آی آسمون اونقد ببار ، تا نازنینم بمونه


خبر بدین فرشته ها آب بپاشن به آسمون

آه ای خدا یه بار دیگه ، عشق بکار تو قلبمون


آهای گلم قدم بزن ، بذار تا خوب نگات کنم

کوه غرورمو می خوام فرش زیر پاهات کنم


حرف بزن چیزی بگو ، صدام بکن شقایقم

تو دریای وجود تو ، نهایتا یه قایقم


صدای قشنگ تو حالا اَز روزای آبی میاد

خاطره خندیدنت ، تو شب مهتابی میاد


گرمی بوسه های تو پشت همین پنجره هاست

سفره عاشقونمون ، پُر از گل و زَنجره هاست


نیّت بکن تا بخونیم ، نماز جاودانگی

(علی )به اِقتدای تو ، تا انتهای زندگی


به خاطر خیابونا ، به یاد تموم ناودونا

وقتی داره بارون میاد ، دوباره بیا خونه ما


به حرمت اَقاقیا ، آلاله رو اَزم نگیر

تو رو به جون شمعدونی ، (............) توی دلم نمیر



به یادش که یادآورعشق وبه نامش که سمبل مِهرمی باشد

علی احمدی ( بابک حادثه )

شاعر نمی خواهد که این شعر را نقد کنید.


به صدای شاعر گوش فرا دهید:
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 172 نفر 345 بار خواندند
ابوالحسن انصاری (الف. رها) (11 /12/ 1398)   | علی احمدی (12 /12/ 1398)   | عباس ذوالفقاری (12 /12/ 1398)   | خسرو فیضی (17 /12/ 1398)   | تسنیم کامیاب (08 /03/ 1399)   | سیمین حیدریان (09 /02/ 1400)   |

رای برای این شعر
تعداد آرا :3


نظر 2

  • ابوالحسن انصاری (الف. رها)   11 اسفند 1398 01:27

    درود بر شما و سپاس عزیز ارجمند

    بسیار خوش سرودید وحظ وافر بردم
    و........ rose rose rose

    • علی احمدی   14 اسفند 1398 18:54

      استاد انصاری عزیزم ...

      ناگفته می دانید که به قدر و اندازه ای برایم ارزش دارید که در وصف نگنجد .......

      بنده نوازی و حمایت هماره شما را ارج می نهم ... rose rose rose rose

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا