تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
سیدعلمدار ابوطالبی نژاد

تقدیم به شهدای گمنام که امروزفضای شهرهارامعطر کرده بودند سهمم ای دوست پلاکیست که اینجا مانده گردن آویز تو در قاب دل وامانده رفته بودی بزنی دل به شط عشق ولی تن تو در دل تاریخ به دریا مانده ...

ادامه شعر
سیده مریم جعفری

قدر . قدر مگر مرتبت از خاک بود؟ خنجر خون،شاهد وافلاک بود افترقوا،شعله ی خون،اهرمن از دهنی بر دهنی چاک بود قدر علی چون نستودند حق شیر خدا حق ز علم پاک بود فرق علی،دشنه ی خون ،چون شکافت غمزه ...

ادامه شعر
زیبا  آصفی (آمین)

تسلیت سرزمین,مردان پاک نژاد’ شیر زنان شجاع تسلیت ایرانم باز به غم نشتی در سوک عزیرانت تسلیت پدر غم دیده مادر قلب شکسته شب و روز چشم به جاده دوخته ای و دست دعا به آسمان به آرزوی سلامت ...

ادامه شعر
مریم موسوی

یک رباعی نذر امام علی (ع) در کوفه دگر چاه چه کند بعد علی (ع) بی نور رخش ماه چه کند بعد علی (ع) در دست یتیم بهر علی کاسه ی شیر آن کاسه ی شیر آه چه کند بعد علی (ع) وزن: مستفعل مستفعل مستفعل فع ...

ادامه شعر
مریم موسوی

باران همدلی در سوگ کارگران معدن، نان آوران زحمت کش و فداکار حادثه انفجار معدن زغال سنگ آزاد شهر استان گلستان- آزادشهر- معدن زغال سنگ زمستان یورت اردیبهشت ۱۳۹۶، چند روز بعد از وقوع انفجار به...

ادامه شعر
مریم موسوی

در سوگ احمد عزیزی، شاعر آیینی اهل بیت (ع) رباعی اول: در هودج نور، مثنوی گویانی در صدق و صفا به سوی حق مهمانی از حزن تو شد غزل، رباعی پر غم در سوگ تو شد سپهر هم بارانی رباعی دوم: در راه ...

ادامه شعر
مریم موسوی

آخر زهرا بدون طاها چه کند امشب حیدر بدون زهرا چه کند امشب دنیا بدون احیا چه کند هر روز زینب بدون مادر چه کند آخر زهرا بدون طاها چه کند وزن: مفعولن فاعلات مستفعل فع ...

ادامه شعر
سیده مریم جعفری

سطر محزون پهلو شکستند و نشست اندر زمینی فریادها کردند یک ره ،عشق و دینی خیل سپاه آتشی آورده داغی یک گریه از مادر به راه سرزمینی خَم پشت یک ابرو نمی آرد، نه هرگز سهم محبت شد، نگاه دل...

ادامه شعر
پرستش مددی

تقدیم به ساحت مقدس بانوی نور(س) بمناسبت سوگ روز خزان نابهنگامش وقتی ستون به زیر تن آسمان شکست سرشاخه های خشک و تر "یاس "مان شکست دریا گرفت دامن ساحل ولی ندید کشتی کنار ساحل و بی بادبان شکست ...

ادامه شعر
جواد صارمی

این شعر تقدیم میشه به کسانی که سایه پدر بر سرشون نیست منظومه ی ما را قمری بود که نیست احساسِ مرا بال و پری بود که نیست دیوار به دیوار دلم چرخیدم در سینه ی دیوار، دری بود که نیست متر...

ادامه شعر
مریم موسوی

معامله ای آسمانی با الهام از غزل شماره 717 دیوان اشعار صائب تبریزی دل را به زور عشق رهاندیم از بدن با خود به زیر خاک نبردیم دام را اما در این دو بیتی مراد از دام همان جسم خاکی است که گاهی کا...

ادامه شعر
روح الله اصغرپور

ندارد شهر گویا هیچ کمبود وَ می سوزد در آتش سازه با دود گرفته حال جمهوریِ تهران ندارد حس خشنودی و بهبود به امّیدی برای پر گشودن تنَ آتش نشان ها گشته مفقود بگو برگردد " ابراهیم وقتی" نشد خ...

ادامه شعر
مریم موسوی

محاربه با آتش می روم دلبند بابا به پیکار آتش دلدار باش می سپارم مادرت را به تک مرد فردا آرام باش می کنم خود را فدا بهر میهن تو هم پس هشیار باش مزد خود گیرم به فردوس چندی دگر پور بیدار باش دلد...

ادامه شعر
مریم موسوی

در سوگ شهادت بزرگمردان آتش نشان واقعه ساختمان پلاسکو آتش در برابر مذهب رادمردی تو به سردی گرایید؛ و زمین حیران از رویش معجزه انسانیت در عصر یخبندان چه آتشین راه آسمان ها را برای تو باز کرد؛ ......

ادامه شعر
سیده مریم جعفری

پروین . مثال کوکب دوران چه خوش لحان بودی به یاد نامی رحمان دُری عیان بودی . به رقص خاطره ها در طنین مسروری به یک مثل ز شعائر تو بر زبان بودی . به حرف واژه،به مصرع که می شود ابیات به موج جمله ...

ادامه شعر
امید محبی (آرسین)

امروز . خورشید ز غرب تابیده از ظلمت این قوم به قهر تابیده امروز . سماء رنگ دگر می گیرد چون . اصغر 6ماهه به خون غلطیده امروز . همه عالمو ماتم زده است یک رنگ سیه بر تنمان رقصیده امروز . جهان ...

ادامه شعر
سیده مریم جعفری

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین . اربعین مشقی ز خون در کربلاست رسم زینب،فاطمه،دست دعاست . از لبی تشنه بیامد ذکر دوست فاتح میدان عز خون بر سماست . اربعین ماتم ز عشق یا علی هیبت معراج بر عر...

ادامه شعر
سیده مریم جعفری

جاده به جاده می رسی از نفسی به نینوا قافله را عجب که خود جان نسپاری از جفا . قلّت او کثیر شد از حفظی،دو سر دعا خواب و خرافه ای زند، شک و کثیر نا به جا . فایده ام دو سطر حق از ره اقتدای تو من ...

ادامه شعر
محمدعلی ساکی

روان و نغز وعالی شعر قیصر و سرشار از زلالی شعر قیصر سرود از نخل ها و لاله و سرو معطرتر ز شالی شعر قیصر

ادامه شعر
سیده مریم جعفری

هفتاد و دو ملت را ،آباد نمودند بر برگ نشان،تن را،آزاد نمودند داد از دول یاغی،از یک ره بیدار غیرت به جهان،با خون،فریاد نمودند سیده مریم جعفری ...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا