3 Stars

بغض کبود یاس

ارسال شده در تاریخ : 12 اسفند 1395 | شماره ثبت : H944740

تقدیم به ساحت مقدس بانوی نور(س) بمناسبت سوگ روز خزان نابهنگامش

وقتی ستون به زیر تن آسمان شکست
سرشاخه های خشک و تر "یاس "مان شکست

دریا گرفت دامن ساحل ولی ندید
کشتی کنار ساحل و بی بادبان شکست

زخم گلوی ساکت من در طی زمان
با بغض ، قلب پنجره های زمان شکست

جام گلوی سرخ سیاوش به دست باد
در کوچه های بسته ی سرخ جهان شکست

پائیز بود و زخم نگاه کبوتران
زخمی که پشت مردم نامهربان شکست

حتا قلم برای تو غمنامه می نوشت
وقتی رسید محضر در ، ناگهان شکست

آتش زبانه از در و دیوار می کشید
بغض کبود "یاس " ولی بی زبان شکست

آئینه های دورو برش را شکسته دید
تا میخ در به سینه ی آتشفشان شکست

وقتی غزل جواب نگاهم نمی دهد
جز مثنوی به سمت تو راهم نمی دهد

بانوی بی قرار ولایت مرا ببخش
درمانده ام به صحن و سرایت مرا ببخش

صحنی که قبله گاه نگاه پیمبر است
صحنی غریب بی در و دیوار و پیکر است

شوق نگاه مادری ات را به من ببخش
تصنیف ناب روسری ات را به من ببخش

حس می کنم همیشه غم و داغ و درد را
فصل خزان و از دوطرف باد سرد را

حس میکنم که قامت گل را شکسته اند
بین دری قیامت گل را شکسته اند

دیوار خانه را به خصومت دریده اند
بر سینه اش علامت گل را شکسته اند

از بیم ذوالفقار علی تا اذان صبح
بال و پر شهامت گل را شکسته اند

اصحاب جهل قلب خدا را به رسم کین
در باور سلامت گل را شکسته اند

با آتش جهالت خود در نگاه شهر
امنیت اقامت گل را شکسته اند

مردم برای بغض " پرستش " غزل کم است
چون حرمت امامت گل را شکسته اند

پرستش مددی

۱۳۹۵.۱۲.۱۲

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 4 | مجموع امتیاز : 5 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 272 نفر 409 بار خواندند
مریم موسوی (13 /12/ 1395)   | حمیدرضا عبدلی (16 /12/ 1395)   | پرستش مددی (19 /12/ 1395)   | محمد جوکار (19 /12/ 1395)   | محمد مولوی (20 /04/ 1399)   |

رای برای این شعر
مریم موسوی (13 /12/ 1395)  محمد جوکار (19 /12/ 1395)  محمد مولوی (20 /04/ 1399)  
تعداد آرا :3


تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا