- لیست اشعار
- قالب
- سپید
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
اعظم جعفری
در10 /02/ 1394 -
حکیمه کمایی.دلتنگ
در10 /02/ 1394 -
زهره معینی منفرد
در10 /02/ 1395 -
علی سلطانی نژاد
در10 /02/ 1355 -
سیامک عشقعلی
در10 /02/ 1368
عطرت را با گُلها پیوند زده ام تا همه جا پُر شود از بویِ خوشِ بودنت #آگرین_یوسفی
ادامه شعر....جرم من چیست؟........ جرم من چیست؟ که اجدادم سیب خورند از بهشت بیرونند و دو برادر بر سر هیچ بهم پرند ومن از نوادگان قاتل باشم پس من از ریشه نه حتی پاین تر از بن مجرمم جرم من چیست؟ پدرم تو کوچ...
ادامه شعرهوایِ سرد بوسه هایِ داغ زمستان باتو را دوست دارم #آگرین_یوسفی
ادامه شعر۱_ در لحظه ی غروب، ناگهان، سگ اندوه، گاز می گیرد، پای کودک احساس را... ۲_ در دهکده ی سکوت، با ادرار لاک پشت ها بر دست دختر بچه ها، هر روز غروب، دفتر عادت به استبداد، ورق می خورد... ۳_ گیسوی سیاه تو،...
ادامه شعردارها و نیزه ها _دارها همه دارند عطش؛ سخت تشنه اند گویا باید سیراب شوند،سیراب! مرگ را باید سر بُرید باید که خون قربانی شود؛ پای خسته ی زخم این درد ها... _می شود جاری؛ جویبار پشت جویبار... عاقبت؛پای پی...
ادامه شعر...زیر پادری...... زیر پادری داشت نبال چیزی می گشت گفتمش چه می جوی گفت خدا را گفتم یافتی اشت ؟ گفت اگه بود دیگه میگشتم؟ گفتم شاید جای دیگر پیدایش کنی گفت نه مگه نمیگند هه جا هست پس همین جاست گفتم ا...
ادامه شعر"ساقه ی بنفشه" دلتنگ ام چرا که رویاها وسیع تر شده بود چرا که من بارها گفته بودم: دوستش دارم و تنها از میان دوستت دارم ها ساقه ی بنفشه ای رسید به دست اش! شاعر: مرضیه رشیدپور(کیمیا) ...
ادامه شعرهر شب بر کُنج غمخانه ی در شکسته! دل به حلاج کرده ی خیالت... دست بر نی شکسته ی عشق" همچون باد قاصدک پاییز می باری می وزی می بری در هم شکنی استخوان لانه ی عشق!! بر دستان پیر گرفته که خزانش آب دیده کران...
ادامه شعر.....تیله های من...... تیله های من امروز قلتان نند در گوشه طاقچه هر سو چرخانند هرگاه درخشیدن من به زمان رفتم آه از کودکی من چقدر شیرین بود آن همه دوستی ها آه چقدر پاک بود آه چقدر صفا بود آه فقط خدا بو...
ادامه شعر"تقویم تازه" به تقویم تازه می بارم از حس نور پیش آمده، که زندگی با تو را تا سرحد ابد به رخ زمان بکشم. صرف چند نفس روی ابرها پای قله ای ایستادن، از این ارتزاق عمیق چگونه دل رود سر نرود از تاریکی! شا...
ادامه شعرلالایی چشمان تو کاش امشب؛ پای لالایی چشمان تو؛ به خواب شوم! تا تمام زمستانم به سر شود... افسانه نجفی
ادامه شعرتا فانوس را به آسمان بیاویزد سپیدهدمان ماه خاکستر شب را به دست باد سپردهاست.
ادامه شعرچرخیدم ، گریستم ، گریختم که ان دوگوی تیره و تار ، تاروپودم را به باد ندهد
ادامه شعرگلوی دریده ی زندگی _صدای اذان می آید؛ از کوچه پس کوچه های این شهر! باز هم خدا را؛ به ریشخند گرفته اند... این جا؛ موج خون فواره می زند از گلوی دریده ی زندگی روح هر خانه به خود می پیچد با بغض؛ از هزار...
ادامه شعرافسوس که فروختند غیرت را به خاک غریب انگار مشت ها قرص سکوت خورده اند #افسانه_ضیایی_جویباری
ادامه شعرموجِ زُلفَت ، کشتی چشمان من را دل بِبُرد، ترسم از روزی ،که پهلو گیرد او، در ساحلِ لبهای تو .
ادامه شعرزمستان زالو در این زمستان ِ زالو همه در حسرت آبستن شدنیم؛ همچون زخمی عمیق؛ از هزاران درد! _یک شب؛ عروس آرزوهایمان؛ این واپس زده ی هرچه پرهیز! شکیبایی اش را خواهد دَرید و برهنه به آغوش وحشی و خیسِ امی...
ادامه شعریلدا : گیسوان یلدا بلند است به رنگ شب آویخته به دیوار شانه هایش لبانش سرخ به رنگ انار آذر آخرین دخت خود را گره زده به سپیدی برف زمستان مبارک باد برتو ای دوست ای هموطن این آیین ایرانی شب یلدا #م...
ادامه شعرتظاهر می کنی دوستم داری! گاهی... از تظاهر هایت میترسم! جای اینکه به رنجم میترسم انسان بودنت را هم تظاهر کرده باشی!؟...
ادامه شعریلدا فالِ حافظ اَشک قطره هایِ اَناریست که از چشمانِ دخترکی تنها میچِکد. #آگرین_یوسفی
ادامه شعر