زمستان زالو
در این زمستان ِ زالو
همه در حسرت آبستن شدنیم؛
همچون زخمی عمیق؛
از هزاران درد!
_یک شب؛
عروس آرزوهایمان؛
این واپس زده ی هرچه پرهیز!
شکیبایی اش را خواهد دَرید و برهنه
به آغوش وحشی و خیسِ امیّد
چنگ خواهد زد؛
با هزاران ناله و آه
در بستر عشق خواهد غلطید
با تن عطش، درهم خواهد پیچید
پا به پای بوسه های مرگ،خواهد رقصید...
و ناگاه، از روزنی نچندان بزرگ؛
نور،زاده خواهد شد...
افسانه نجفی
تعداد آرا : 4 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 7
امیر عاجلو 30 آذر 1402 08:57
سلام ودرود
افسانه نجفی 30 آذر 1402 09:07
ممنونم
افسانه نجفی 30 آذر 1402 09:08
عزیزی????????
افسانه نجفی 30 آذر 1402 09:09
همچنین. تشکر
امیر عاجلو 30 آذر 1402 08:57
.مانا باشید و شاعر
مجید ساری 30 آذر 1402 09:51
یلدا را حضور گهربار مهبانوی سپید
تبریک و شادباش میگم
از سپید زیباااا و دلنشین تان بهره مند شدم به زیبایی تمام
رویاها و آروزهای قشنگ تون در زیباترین قصرهای آرایش
تزئین باد و همیشه رخت سفید خوشبختی در سرتاسر زندگی تان
پهن و گسترده باشد انشالله
لحظات تون شاد و نیکو
مهرتان فروزان
درود بی پایان
لذت بردم فراوان
افسانه نجفی 30 آذر 1402 16:33
تشویق قشنگ ترین دلگرمی من است
در این زمستان ِ بلند...سپاس
محمود فتحی 01 دی 1402 09:09
سلام یلدای شما وآرزوهای دراز زندگی تان بخیرو شادی مبارک انشا اله