- لیست اشعار
- قالب
- سایر قالب ها
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
محمد قدیمی
در20 /02/ 1394 -
مهری کندری
در20 /02/ 1364 -
hossein fathi
در20 /02/ 1398 -
مجید شرفزاد
در20 /02/ 1354 -
بهروز قاسمی_رها
در20 /02/ 1399 -
عبدالنبی ژاله
در20 /02/ 1399 -
ن د
در20 /02/ 1399 -
انوش بیات
در20 /02/ 1371
بسم الله الرحمن الرحیم ترجمه منظوم دعای روز چهارم ماه رمضان توانمندی بده تا من در این اوقات فرخنده کمربندم به فرمانت بکوشم تا شوم از بندگان پر تلاش و خوب و کوشانت مرا آماده فرما تا در این روز دل انگ...
ادامه شعربسم الله الرحمن الرحیم ترجمه منظوم دعای روز ششم ماه رمضان الهی در چنین ماهی فرو مگذار من را در گنهکاری مرا محفوظ دار از سرنگونی در سقوط و پستی و خواری در این مهمانی نور و سرور و بندگی بر خویش می لر...
ادامه شعردر میان خلوت شب های تاریک دلم عطر آن معشوقه ام مستانه غوغا می کنند
ادامه شعربسم الله الرحمن الرحیم ترجمه منظوم دعای روز سوم ماه رمضان به من منت گذار و از حقیقت های هستی ساز آگاهم در این روز خجسته از تو بیداری و درک و هوش می خواهم به نور پاک دانایی مرا از ظلمت بی حد نادانی ر...
ادامه شعر_اگر می دانستند؛ دلتنگی چه به روز آدم می آورد شاید کمتر زخم می زدند آن هم با نیشتر حرف های مفت! _به اشتباه خیال کردیم؛ هر که دم از احساس می زند آدم است! _این شهر پُر شده از مترسک های آدم نما! گنجشک ها...
ادامه شعرافسونگرِ شیطان و نور ، مصلوبْ مسیحایِ تنم نیایشِ کارونْ خیال ، دریایِ مواجْ دامنت آتش وشِ ساغرْ شکن ، هستی رمیده از عدم آغاز و پایانِ زمان ، نقش و نگارِ دامنت ای سرزمینِ گمشده ، آزاده تن ، سیستانْ ...
ادامه شعربا من بیا ... مگذار هوای غربت تورا در محبس خویشتن ببلعد ... مگذار ترانه های بی کلام این سمفونی پر ارتعاش تنت را به لرزه بیاندازد ... مگذار این هوای سرد تبت را فرو بنشاند ... بیا که تا انتهای این مس...
ادامه شعرلحظه ها عریان زِ معنا چشم بگشا روحِ ماه ای رزِ توسن ، هراسِ شب ،نوازش هایِ ماه گرگِ چشمان ، جنگلِ ابرِ سکوت ، بارانِ تو فروهرْ گیسو به رقص موهایِ تو در نورِ ماه جلوه ها را ساختم از روحِ هجران دیده ا...
ادامه شعر*** در خواب پروانه شدن میسوخت در آبی جوش تا پیلهی ابریشمش را سوراخ نکند... ***
ادامه شعرچرا اَبرو کـَـَشی در هم ، زِ بهر قلب نالانم،، به الله راست میگویم نگاهت گشته سامانم همیشه روی گردانی و حالم را نمیدانی، بیا تب ریز قلبم شو که بی تو سخت تنهایم قلم در دست لرز...
ادامه شعر*** هنوز آفتابپرست بود اگر چه میان شاخههای بیبرگ یکرنگ به نظر میرسید... ***
ادامه شعرمدامم رازِ چشمان و گندمزارِ موهایت مرا بیدل کند زیبا ، کشم شب را به موهایت قلم ها را شکستی تا جنونِ خون نوشت از تو در آنسویِ جهانِ مرگ ، هنوزم دوستت دارم تو رفتی تا که شاعر شم به رقصِ واژه ها حیران...
ادامه شعر*** میان اسباب بازیها عروسکی که دهانش باز نمیشد و دستهایش مشت ارزانتر بود... ***
ادامه شعرمزخرف ترین حس ، حس ششمه ، میفهمی ولی نمیتونی اثبات کنی...
ادامه شعر...تا خرخره پریم از روزهایی که از همه کس و همه چیز ،لبریز و از خود ما_خود واقعی ما_خالی!!! _یک جایی همین حوالی ؛خودم را گم کرده ام و تنها نشانم؛واژهایست که هر شب آغوش خوابم را مست می کند ؛وای از لمس ب...
ادامه شعر*** سالها میگذشت و هیچ زمستانی در خانههای بیسقف بهار نمیشد... ***
ادامه شعر*** خنجری هستی در قلبم درش بیاوری میمیرم ... ***
ادامه شعرمرا از خود نشانی نیست مگر یادم کنی گاهی که این تن زنده میگردد اگر گهگاه مرا خواهی شدم تسخیر چشمانی که سحر انگیز و یاغی بود لب تو هم صحراهاست ، تو غارتگر چه میخواهی هوس از پیکرت بارید به جنگل های گ...
ادامه شعربا سلا م وادب و احترام قطعه شعری در تقدیر و تشکر از استاد صادق و شاگرد گرامیشان علی آقا که بدون هیچ منت و ادعائی علم خود را به علم آموزان تعلیم میدهند هردو عزیز اهل اصفهان هستند و طالبان علوم غریبه...
ادامه شعردشمنان کوچک،دوستان بزرگ فردایند و دوستان کوچک، دشمنان فردا؛
ادامه شعر