- لیست اشعار
- قالب
- سایر قالب ها
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
bahram ehsani
در27 /02/ 1394 -
فاضله هاشمی
در27 /02/ 1397 -
سیده فریبا سیدموسوی
در27 /02/ 1355 -
طاها پرکی
در27 /02/ 1378 -
Sarina Salarian
در27 /02/ 1383 -
علی آهنگر
در27 /02/ 1383
حـــالا که در محاصره هستم تمــام کن تا جـــان مانده در خطــرم را ببخشمت از دور دست مینگــری چـــون عــقابها نــزدیکــتر بیـــا جگـــرم را ببخشمت پیـش از وقوع حـــادثه تسـلیم میشوم حـــالا که مرزهای...
ادامه شعرهمیشه نمی توان با امواج سلفی گرفت گاه با کوسه ها هم قدمند.
ادامه شعرچشم های وحشیِ تو با سکوت خود گرد من دیوار می سازد و من می گریزم تا رقص طوفان های دریا را بسانِ کبوتری وحشی زیر پر بگیرم ✍رجبعلی باقری #سپکو_وحشی...
ادامه شعروقتی صلح متعادل در سایه ها کشت می شود و امنیت در سکوت عنکبوت ها دل دل می زند تنها لبخندی که هیچ دلیلی برای آن یافت نمی شود سادگی ست، _ در نهایت _ ارتفاع باورها تاریخ سقوط زخم ها را رقم می زند....
ادامه شعرحوای ِ من در پی ِ وسوسه ی سیب ِ سرخ ات ، هنوز بر زمین ِ گرد ، می گردم تو را از کدام بیابان ِ دور ، از کدام دره از پاییز ِ کدام کوچه رانده اند نزدیک ِ کدام آسمان بایستم ... کدام ستاره ... که عشق ِ نی...
ادامه شعراز سَره عشق تو, شُهره این شهر شدیم ........................................................... سهم ما آوازه شدن بود,وصالت با دگری
ادامه شعر_ تراوش _ بوسه هایت با لطافتی برکه وار سرسخت ترین برهوت ها را سیراب کرده، سر تا پا با گل های خودلقاح وُ زودبارورِ عشق و امید آذین می بندد....
ادامه شعربرقصا و پریشان کن دوباره گیسوانت را ، که با هر تارِ زلفت ، قلبِ گندم زار می لرزد ...!!! #پرنیا_آرام
ادامه شعرلحظه ای دیدَمت, تو چه بودی که عمریست, در همان یک لحظه ام
ادامه شعرچرا من ؟! چرا دم خر دراز است چرا در گنجه باز است چرا مادر بزرگا قصه نمی گویند چرا شاعران شعر محشر نمی گویند چرا در تابستان درختان از بی آبی می میرند چرا در زمستان آب درختان را خفه می کند چرا این ...
ادامه شعرخسته تر از هستی خود را انداختم در اقیانوس نیستی دریغ نیستی رنگ هستی گرفت
ادامه شعرصدای سگ میاد از تو خرابه نمیداند که عشقم خوابه خوابه خدایا عشق من بیدار نگردد زخواب خوش به او آزار نگردد روم در پیش سگ با تکه ای نان دهم بر او بگویم بخور حیوان ولی کمتر صدا کن یار خوابه برو تو ...
ادامه شعر*آفریدگارم* به هر کُجا مینگرم ز کُره خاکی تا آسمان آبی به دریاهای خروشان, به خورشیدِ درخشان به جنگل هایِ فراوان, به ماهِ تابان به سرسبزی درختان, به ستاره های یک کهکشان به زیباییِ مرواریدها, به بال ...
ادامه شعراینکه تو را دوست دارم نه دست من است نه دست تو، سرنوشت من است،
ادامه شعرعاشقتم کُفر نباشد به اندازه عشقِ خالق به مَخلوقَش عاشقتم.. و چه عشقِ شاعرانه ای شَود اگر مَخلوق هم به اندازه خالق عاشق باشد.. *میلادکاویانی*...
ادامه شعرحتی گاهی آدم عضوی از تنِ خود را بیشتر از همه ی دیگرش دوست دارد، و من دست هایم را همان که می اورد سرت را میچسباند به رویِ سینه ام...
ادامه شعردلم به کدامین نظاره خوش باشد خیال خاطره ام در مسیر خوش باشد نبوده حال و هوایی به سوی خوشبختی همین که میگذرد روزگار خوش باشد گذشته ها شده همچون فروغ خوشبختی گواه این همه از یادگار خوش باشد...
ادامه شعرسلام معشوقه زیبا, سلام معبود رویاها سلام ای همدم بی من, سلام ای دختر تنها منم آن عشق دیرینت کجایی عشق کم نوری، هنوزم عشقتم زوری و یا عاشق شدی بازهم از اون عشقهای مجبوری به دور از رسم آیینت شنیدم م...
ادامه شعراین بازیه چرخ و فلکه یکروزپایینی ویکروز بالا خوشا آنان که در بازی هم در پایین و هم بالا صد شکر گویند خدا را
ادامه شعرهم دلم برایِ تو تنگ است، هم خودم، آن خودم که با تو رفته است
ادامه شعر