تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
حجت الله کاراندیش

تویِ این دنیا اگر خوب یا بَدَم خوش به حالَم که هنوز مجرّدم نـدارم به خــاطرِ کم یا زیــاد به سَرَم بَه بَه وچَه چَه یاکه داد من که افســارِ دلم به دَستَـمه تــا قیامت هرچی دارَم بَسَّـمه آ...

ادامه شعر
محمد جوکار

همرهان رفتند و ما جا مانده ایم از قافله هی تفاخر ، به دو رکعت از نماز نافله !! می نشینیم ، شعر می بافیم ، قهوه میخوریم افتخارمان شده ، یک مشت ، کاغذ باطله !! جنگ بین کهنه و نو ، کی به آخر می...

ادامه شعر
مهدی صادقی مود

گفتی که می آیی ولی اینگونه نه ! نزدیک تر لب را بچسبان بر لبم ، رندانه تر، ماتیک تر مـعماریِ انــدامِ تو معیارِ مانـکن بودن و از حوریانِ آسمان با کیفیت تر، شیک تر زلف کمندت تا کمر، اما به چ...

ادامه شعر
سید حسین عمادی سرخی

رفت آن عید که هی سیم و زر از من میخواست خرج وبرجش ز طلا یک دو سه معدن می خواست" ؟ رفت نوروز ولی کاش طلبکار عزیز پول خود را پس از آبان، دی و بهمن می خواست دیشب آمد پسرم خانه و با پر رویی دهنش بوی...

ادامه شعر
سید حسین عمادی سرخی

"اگر دیدی شبی گوینده اخبار می خندد یقیناً او به حالِ زارِ استکبار میخندد" * و دیدم توی تی وی دوش ،بیست و سی نمایش داد که مردی مرده از شادی، به روی دار می خندد و مردی را نشان میداد، با یک هاله یا ...

ادامه شعر
علی سپهرار

چشم شهلا ، تو چه داری که چنین سرخ و وزین ، بابتِ سرخی تو قافله ره کرده به چین؟ تا ترا محتسب و شحنه به محبس نکنند چاره اش بوسه ای از ملقمۀ نفتازولین * به چپق یا که به قلیان و چلیمی بنما ...

ادامه شعر
علی سپهرار

روزی ز کسانم به من از کو خبر آورد * اُمّی ز رفیقانِ من آهنگِ خدا کرد مادر ره رجعت به خدا زد شب قبلی باید که به مجلس شده تکلیفِ وفا کرد وارد که به منزل شدم از درب ورودی زانوی غمم تا و ...

ادامه شعر
توحید ایرانی نژاد

هفته ی قَبلم شد و آمد دوباره شنبه ای ** شنبه ها رفت و ندارد بار برمن هفته ای ! یا رَب این هفته دگر خواهم ببندم برکمر** شال سعیی،آمده این دوره ی سُستی به سر تا که اندیشه بیامد نخل دانش کاشتم **...

ادامه شعر
سید حسین عمادی سرخی

"حاصلی از هنر عشق تو جز حرمان نیست آه از این درد که جز مرگ منش درمان نیست" * هر که گردیده جهان را کند اقرار، چنین: هیچ جا بهتر از این مملکت ایران نیست ادعا داشت یکی: در همه ملک ایران نقطه ای خوب ...

ادامه شعر
کریم لقمانی سروستانی

فکربودم چه کسی آمده این صبح سحر دیدم ، مرده شوراست مزاحم گشته گفتمش ، خیرباشد حاج علی گفت، درمسجدده مجلس ترحیم توبرپاشده است!! زودبرخیز به آنجا برویم، هردوراه افتادیم همه آنجا بودند،عباس آقاعطار...

ادامه شعر
مهرداد نصرتی(مهرشاعر)

یک نفر ما را صدا کرد:آی دکتر، دیگری فکر کرد آنجا پزشکی مفت پیدا کرده است زود گفت: آقای دکتر! آخ زانویم، سرم درد قولنج و شکم پشت مرا تا کرده است گوش من سنگین شده، چشمم سیاهی می رود قرص بد هم قند ...

ادامه شعر
بهاره میرشفی
مهدی صادقی مود

در حسرتِ آغوشِ تو مانده بدنم نـزدیکِ لَبت هم نرسیده دَهنم هربار که وعده ی موافق دادی سیرابِ لب و لوچه شده پیرهنم تا فکرِ تو از ذهنِ ترم می گذرد عطـرِغــزلِ نـاب بگیرد سُخنم چون شاخه گل نرگس رعنا...

ادامه شعر
بهاره میرشفی
سعید رستگار

شب است و دل است و دل نواز کجاست مه است و غم است و هم نواز کجاست برفتیم و دیدیم و نشنیده ایم فراموش کردیم و خندیده ایم هم آغوش گشتیم با لاله ها چراغان نمودیم ما خانه ها به تلخی خریدیم...

ادامه شعر
مهرداد نصرتی(مهرشاعر)

شاعری شاید بیاید به سر و قدّم، نه جرم شاعری بوده خلاف آخرین حدّم، نه جرم گفته‌ای وجدان مجرم مانع خوشبختی است غصه‌ی بدبخت‌ها شد مانع و سدّم، نه جرم قاضی روز قیامت که خدای توست هم بابت ضعف قلم شاید...

ادامه شعر
مهرداد نصرتی(مهرشاعر)

{یادآوری: سلام. همانطور که همیشه عرض کرده ام، اشعار انتقادی و طنز بنده به هیچ روی مخاطب خاص ندارد و اگر نیش زخمی است(که البته ذاتی طنز است) کلی است.} شغل می خواهی؟ بیا شاعر شدن، آسانتر است دانش ...

ادامه شعر
روح اله نظرنژاد (کدخدا)

من نه آن رندم که ترک کوچه ی لیلی کنم اعتباری نیست بر من فعل بد خیلی کنم من نمی گویم زعیب کاسه لیسان پیش خلق خوب میدانم که من هم این غلط خیلی کنم گر چه گرد آلود فقرم با بزرگان همدمم تا که در خلو...

ادامه شعر
مهدی صادقی مود

فرو کوفت پیری پسر را به چوب که ای بی خرد میزنی عطر جوپ؟ کنی شانه موی سرت را دونیم کتیرا زنی مو شود همچو سیم وخالی کنی زیر ابروی خود کدوم مرد دل برده با این مُتد؟ ره جود...

ادامه شعر
مهدی صادقی مود

یکی خالـه اندر ولایــات بود که از تیپ خوبش حکایات بود یکی مــدرک از کالج کمبریج به تن تاپِ کوتاه ، به پا استریج به موی کمــندش کتیرا و ژل به ابروش وَسمه مدادهای بِل (BELL) ...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا