- لیست اشعار
- موضوع
- عاشقانه
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
بهجت مهدوی
در15 /02/ 1350 -
ناهید زرین نگار
در15 /02/ 1365 -
حنظله ربانی
در15 /02/ 1367 -
صمد حسین پور
در15 /02/ 1373 -
محمد حسین ناطقی
در15 /02/ 1356 -
احسان عرب
در15 /02/ 1368 -
مهدی علی زاده اصل
در15 /02/ 1369 -
رضا زمانیان قوژدی
در15 /02/ 1348 -
مهسا ایمانی (ماه)
در15 /02/ 1378 -
فرشته امامقلی
در15 /02/ 1367 -
احسان رمضانی
در15 /02/ 1370 -
محبوبه تاجمیری
در15 /02/ 1372
وقتی دلم به عشق تو زنجیر میشود! بیشک نبود فاصله تفسیر می شود! از بس نگاه میکنمت انعکاس آن در عمق چشمهای تو تکثیر میشود! آنوقت آه میکشم و بغض سینهام اینگونه در هوای تو تبخیر میشود! پس ...
ادامه شعربسمه المهیمن ناشادی ای جنون آنی خدادادی مظهر دلخوری و ناشادی آیت ظن و شک بیهوده، ناگوارا چو زنگ فریادی! در سراشیب عقل غلطیدی تو که از هفت دولت آزادی همچو کژدم زدی به نیش مرا خود در این کار خویش اس...
ادامه شعرخستگی فرصتِ پرواز نداد خستگیِ روحِ مرا در قفسی کرد اسیر اگر از تیره یِ فرهادی یا؛ در سرت شوقِ رسیدن داری دستِ من را تو بگیر بالِ پروازم باش بگذار آسمان؛ فرصتِ پروازِ چکاوک ها را قبلِ رفتن، ترسیم کند....
ادامه شعرمیمیرم و میسوزم و چون عادتم این است یک خلوتِ خالی و سکوت ، حسرتم این است یک جام سیاه جامه ی ناب جرعه ی کوچک من مست توام ، هیچ مگو ، غفلتم این است آگاه شدم چشم ز رویای تو بستم یک لحظه فراموشی تو ، ...
ادامه شعردیشب بدیدم ماه هم معشوقه میخواست از چشم بیدار فلق هنگامه میخواست دیشب دو چشم خسته ام هرگز نخوابید تا صبح سـِر عشق از دیوانه میخواست من بودم وشب بود و تنهایی و وحشت در آن شب بی انتها،...
ادامه شعرخبر ندادی و رفتی ، غریب اسماعیل دلم گرفته برایت ، عجیب اسماعیل تو از قبیله ی آدم حسابیان بودی شریف بودی و بسیار ، نجیب اسماعیل خدا کند که نسوزد کسی به تب اما مریض داغ تو هستم ، طبیب اسماعیل چه آیه ها ...
ادامه شعرمریمانه (۳۳) قصـــه با طعــــم دهان تو شنیـــدن دارد خــواب،در بستـــر چشمان تو دیدن دارد وقتی از شوق به موهای تو افتاده نسیم دست در دست تو هــر کوچــه دویدن دارد تاک، ازبوی تَنَت مست، به خود می...
ادامه شعراینجا با منی ،اینجا می گرید آنجا با منی ، آنجا می گرید هر آنجا بامنی ،هر آنجا می گرید اینجا در انزوای تاریک تو ابر در آسمان ستاره در ماه شب در شب می گرید بگو ای دوست بگو کیستی ...؟! که در منزلگه م...
ادامه شعربسمه اللطیف رکن حیات به عشقت ترک می گویم عزیزم تاب و تب ها را تو را می خواهم و ترک تمام منتخب ها را تویی واجب ترین رکن حیاتم نازنین من ز نامت رنگ می بخشم تمام مستحب ها را ببین که من تمام عمر خود ر...
ادامه شعرو در آن هنگام که مفتونِ شکوهِ نگاهت شدم؛ عشق معنا گرفت به راستی که زبان به چه کار آید وقتی؛ تلاقیِ دو چشم، مثنویِ هفتاد منِ دیگری ست؟! ... آمدی تا مَن زِ مَن خالی شود یک مَنِ سرکش بمیرد تا که مَن عالی...
ادامه شعرامشب من دگر یاری ندارم عاشق و یک غمخواری ندارم امشب من امیدوارم بیایی ورنه من دگر حالی ندارم ______________________ هر روزی که از عمرم گذشته دورم من ز تو بیا فرشته شاید که تو بگردی عزیزم به محبتت هست...
ادامه شعربسم رب العزه و الکمال فدای تو یا حسین(علیک السلام) در وصف حال بازماندنم از مجلس عزای حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) امشب نیامدم به سرای تو یا حسین(علیک السلام) آشفته شد دلم به هوای تو یا حسین(علیک الس...
ادامه شعربسم الله الرحمن الرحیم این شعر و اکثر اشعار با محتوای عاشقانه اَمی هیچ مخاطب خاصی ندارند و بدون هیچ گونه هدف خاصی سروده شده اند. «درّ مذاب بیجا» شعری از عمق روانم که روان کرده تو را، جوی ها دامن کوه...
ادامه شعر" مفهوم گل سرخ" می اندز ی ام بر صورت بنفشه با هزار کاکلی زرد از ابراز واژه ها، وادارم می کنی به مفهوم گل سرخ، چگونه این همه عشق را که از خورشید می گیرم بنویسم؟! شاعر: مرضیه رشیدپور(کیمیا)...
ادامه شعرمریمانه (۳۱) مقدور هست درد دلی با شما کنم یا فرصتی که بغض فروبسته وا کنم؟ اصلاً امید هست با شعرهایتان این بیتهای غم زده را آشنا کنم؟ ساکت نشستهاید و طغیان نمیکنید تا عشق را به نام شما اقتدا کنم ...
ادامه شعراو عاشقم شد و به حضورم دچار شد! از عشق من تمام دلش بی قرار شد! تا لحظهء رسیدن قلبش به قلب من بیتاب لحظههای پر از انتظار شد! وقتی رسید فصل شکفتن جوانه زد قلبم شکفت و در ته قلبش بهار شد! دیدم ...
ادامه شعرکاش می شد روی قطرات آب کلمات عاشقانه نوشت کاش می شد موسیقی تو را در دل دریا نواخت کاش می شد توی گلدان اطلسی دل تو را دوست می دارم کاشت کاش می شد تمام کاش های زندگی را درون قلبت نگه داشت کاش روی ب...
ادامه شعر✍????در این نیزار غم هر نی رادیدم فغان وناله ای دارد،، به ایزد می رسید از دست دل این آه و فریادم،، نمی دانم که ام یا در کجا باشد ماوا یم،،،، ولی این نیک میدانم که اهل کوی جانانم...
ادامه شعرسلام ای آشنای روز آخر خداحافظ نگار زود باور من و تو رهرو یک جاده بودیم برای هرخطر آماده بودیم تو یک دنیا غزل در چشمهایت و من آغوش وا کرده برایت تو دستانت نمادی از لطافت وقلبت معدن عشق و رفاقت اگرچه دو...
ادامه شعربسمه اللطیف بوستان عشق صبحگاهان رسید و وقت سحر آسمان نیز خون به دامان بود یار من رفته بود و حال من بد و آشفته و پریشان بود راه افتادم و به هر کویی بیهدف میگذشتم و بدحال رفتم و رفتم و رسیدم به باغ...
ادامه شعر