3 Stars

نیزار غم

ارسال شده در تاریخ : 12 شهریور 1402 | شماره ثبت : H9426273

✍????در این نیزار غم هر نی رادیدم فغان وناله ای دارد،،
به ایزد می رسید از دست دل این آه و فریادم،،
نمی دانم که ام یا در کجا باشد ماوا یم،،،،
ولی این نیک میدانم که اهل کوی جانانم،
اسیر عشقی واهی، ندانستم که آزادم،،،
شدم در بند و درمانده به بند عشق افتادم.
تمام عمر خود بیهوده طی کردم ندانستم.
که از این عشق زیباتر بـُود دیدار جانانم،،،، نمیدانی تو ای دنیا هرگز این راز درونم را،،،،،،،، غمی افزون درون قلب خود دارم ولی شادم،،،،،

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 93 نفر 159 بار خواندند
امیر عاجلو (14 /06/ 1402)   | سروش اسکندری (14 /06/ 1402)   | پیام منصوریان (16 /06/ 1402)   | کیوان هایلی (16 /06/ 1402)   | محمد مولوی (16 /06/ 1402)   | صدیقه جـُر (16 /06/ 1402)   | ابوالحسن انصاری (الف. رها) (17 /06/ 1402)   | سیاوش دریابار (27 /06/ 1402)   | سامان نظری (27 /06/ 1402)   |

رای برای این شعر
تعداد آرا :4


نظر 3

  • امیر عاجلو   14 شهریور 1402 11:12

    .مانا باشید و شاعر rose

  • سروش اسکندری   14 شهریور 1402 16:24

    درودها بر شما ... بانو صدیقه جُر سروده ای زیبا از شما خواندم
    بسیار لذت بردم،توانا و شاعر بمانید big hug rose

  • کیوان هایلی   16 شهریور 1402 07:53

    درودتان باد مهربانوی بزرگوار rose rose

    بسیار زیبا سرودید applause applause

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا