- لیست اشعار
- موضوع
- عارفانه
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
mehdi rafiee
در31 /02/ 1362 -
نستـــــرن طالبـــــــــزاده
در31 /02/ 1394 -
Susan Jafarzade
در31 /02/ 1360
از مشک تو می پیچد عشقت به حسین (ع) چهارم شعبان ، سال روز ولادت با سعادت پرچم دار بزرگ کربلا، حضرت ابوالفضل (ع) گرامی باد. رباعی اول: از مشک تو می پیچد عشقت به حسین (ع) از مشت تو می بارد ﺣبّت...
ادامه شعرباد بهاری به لبهای تو جاری گشت ، آری شکُفت آن غنچه ، با باد ِ بهاری رخ گلبرگ و ، رنگِ گونه هایت دگر بار ست،منصوری به داری قرارازمن ربود،آن نرگسِ مست چه حالی داشت، شور ِبیقراری ...
ادامه شعرتوآمدی وطعم عسلهاعوض شده است مضمون شاه بیت غزلهاعوض شده است توآمدی و دید مداین به چشم خود روی زمین مدارگسلها عوض شده است آغوش، کس برای یتیمی نمی گشود سبک گشودگی بغلها عوض شده است ...
ادامه شعرهفتم گوهر از سلاله زهرایی آیینه ای از شهامت مولایی تو مُصحف نازل شده ای بی تردید تفسیر محبتی و پُر معنایی موسایی و نیل ظلم بشکسته زتو در مسلخ عشق مست و بی پروایی هنگام نمازو وقت قد قامت عش...
ادامه شعرنه اهل گریز بوده ای همچون رود نه مثل تمام ابرها بغض آلود این گونه دلت قرص نمی ماند ای کوه ! پشت تو به خورشید اگر گرم نبود حنظله ربانی ...
ادامه شعرمی ترسم امشبی تاصبح من رسواشوم اونمی بخشد مرا بازهم خسته وتنها شدم راه می بندد به من روزگارم زار گشت تاکجا کج می روم این چنین بی پرواشدم کی به پایان می رسد ترس من از تنهائیم درب رابگشای که من ا...
ادامه شعربازگشت آمدی تا صبح من زیبا شود ، بارِ دگر آمدی حلاجِ تن بینی ، تو بر دارِ دگر بی تو روز و روزگارم بود ، توام با غبار آمدی از دل زدودی ، باز زنگارِ دگر در نگاه نافذ...
ادامه شعر«دلگیر» میگفت که من پیرم ، آئینه به تصویرم سنگست نمی فهمد،من بی هوُدِه دلگیرم تکرار نفس هستیم ، بر سلسه پیوستیم حرفی نزن از دوری ، کز فاصله میمیرم ازجذبه یک لبخند،مستانه شدم در بند ن...
ادامه شعر«دلگیر» میگفت که من پیرم ، آئینه به تصویرم سنگست نمی فهمد،من بی هوُدِه دلگیرم تکرار نفس هستیم ، بر سلسه پیوستیم حرفی نزن از دوری ، کز فاصله میمیرم ازجذبه یک لبخند،مستانه شدم در بند ن...
ادامه شعرچون دل ز هوای دوست نتوان پرداخت. درمانش تحملست و سر پیش انداخت. یا ترک گل لعل همی باید گفت. یا با الم خار همی باید ساخت. سعدی....
ادامه شعربرو ازش بخواه و دعا کن نترس با هر حالی که داری التماس کن اگرته دلت گرفته مثل یک ابرسنگین ببار و بریز و غوغا به پا کن پرواز کن برو برو تا خسته بشی به گنبد زردی که رسیدی وصل شی اونجا جایی که پنا...
ادامه شعر« فاصله» ازلبت تالب ِمن فاصله ای نیست، چرا شده ام بر درت ای پادشه حسن ، گدا یابده بوسه زلعلی ، که تو را داده خدا یا بگیر ازلبِ من ، جانِ به لب آمده را حسن کریمی...
ادامه شعرمارا حقیقت تلخی است که پیغام آشنا زهری است برجام شراب آروزی من در نامه های رسیده براین گذر بدان مهری است برلبان سکوت من صبری است بی انتها اما امیدی است در نگاه غم خاکی است همیشه خشکیده در فضا ...
ادامه شعرباران زد و گلزار به وجد آمد و باز بلبل سرسجاده ی گل غرق نیاز از طرف چمن باد صبا رقص کنان شمشاد جوان مست می و چنگ نواز دشت از پر طاووس یکی جامه به تن هم غنچه برون کرده تن از پر...
ادامه شعر(مرداب) در شبی تاریک ماندم پرتو ی مهتاب ، نیست مثل قویِ غم گرفته گوشه ی مرداب ، نیست؟ زیر بام این سیاهی های جانسوز و مهیب..... دردِ یادت کمتر از غرقابه ی سیلاب، نیست می نویسم از لبت بر روی ...
ادامه شعرآخر زهرا بدون طاها چه کند امشب حیدر بدون زهرا چه کند امشب دنیا بدون احیا چه کند هر روز زینب بدون مادر چه کند آخر زهرا بدون طاها چه کند وزن: مفعولن فاعلات مستفعل فع ...
ادامه شعرسنگسار در رودخانه افسانه ای ستیکس رویین تن می کنند واژه ها را در برابر هر احساسی دیری نمی گذرد که حد رجم صادر می شود از سوی قاضی شرع در شوره زار احساس سنگسار می کنند واژه ها را به جرم...
ادامه شعرسرد است!!! زیر کرسی لم داده ای … سرد است! فکر چایی یا باده ای … سرد است! از غمی صعب لامیده ای … سرد است! از صبوری پژمرده ای … سرد است! از خماری ها مرده ای … سرد است! ماه خود را گم کرده ای ...
ادامه شعرازخیمه ی جوشان مهرش باز معجون ِ مرهم با شـرنگ آمد تا سرسرای بی فنای او ، صد آذرخش تیر و سنگ آمد جام شراب وصل و وحدت را بر پـیکر ِ زخمی عـاشق ها...، بس پربلا کاتب نوشت وباز، جام ِدگر بر جان ِ تن...
ادامه شعرطبلین سسی چوخ اخیامیدن شامه چاتدی امان نامه سوزی عباسی بدتر یارالاتدی عباس غیرتمند،دایاندی خیمه ده آه وسوزیلن بوسوزی ادا ایلدی ابلیسه گلن لعنت و نفرین عبید الله گنه آزدی زهرا بالاسی تک قالدی امان...
ادامه شعر