- لیست اشعار
- موضوع
- عارفانه
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
مهری خسرو جودی
در11 /02/ 1394 -
مینو امینی
در11 /02/ 1394 -
ندا محرمی
در11 /02/ 1372 -
سید علی عظیمی
در11 /02/ 1370 -
محمد رستمی نیا
در11 /02/ 1399 -
Majid KHAMOOSH
در11 /02/ 1342 -
میلاد خلیلی
در11 /02/ 1370 -
سید احسان حسینی
در11 /02/ 1371 -
محسن کاویانی
در11 /02/ 1368 -
محمدصادق رحمتی
در11 /02/ 1353 -
مهران نجدقهرمانی
در11 /02/ 1375 -
عبدالرحیم عدالت
در11 /02/ 1383 -
محمدصادق رحمتی
در11 /02/ 1353
من احساس قلب مادرم را حس میکنم.....!!!!! نه احساسی که پراز درده نه احساسی که پرازدلتنگیه نه احساسی که پرازخاطره است احساسی که پراز تنهاییه احساسی که ز دیدار مادر سفید می شود.....
ادامه شعرغمی نهفته به جانم که عیـنِ لبخـند اسـت شکفتهخاطر از آنم ،که با تو پیوند است مکن مـلامـت دل را ، که در صـفای خیال به کنج مروهی وصلِ تو آرزومـند اسـت مگو که راه من از دل جداسـت ؛ میدانم بگو مسـ...
ادامه شعرمطـــرب عشق عجب ســـاز و نــوایی دارد در طَـــربخــانه ی دل حـــال و هــوایی دارد یـــار در خـــانه بُوَد از چه جهـــان می گردیم مـــــگر این گردش گـردون چه خطـایی دارد لُـــ...
ادامه شعرقایق شورشگر خود .تا به دریا می بری کشتی دریانوردان را به یغما می بری تور خود گسترده ای بر عمق دریای دلم اینهمه صید از دل ما جمله یکجا می بری لااقل باید بدانی زخم دل ماند به جا صید دلها کرده...
ادامه شعر مناجات
دگر انگیزه سرودن نیست
شوقِ زنگارِ دل زدودن نیست
دلِ من سر بسقفِ سینه مکوب
این درِ بسته را گشودن نیست
زَهره از ما برند مهرویان
عصر ما عصرِ دل ربودن نیس...
چند دوبیتی چه کردی با وفا ، لب آفریدی . به گرمی بر لبش تب آفریدی . برای آنکه آن لب را نبوسم . هزاران دین ومذهب آفریدی . ***...
ادامه شعربهار وصل دلا! یک ره ازین زندان برون آ تا جهان بینی گذاری کن به ملک جان، که تا جان جهان بینی در این دنیای پرکینه، زشادی چون بود نامی؟ بکن نقلی ز کینستان، که از شادی نشان بینی مبادا! کبر و مغروری...
ادامه شعربه نام اولین شعر الهی به عشق و انتظار و سوز آهی به نام دل ، و اعجاز درونش به دلداری که دل را کرده راهی مرا جاروکش میخانه ات کن گدایم کن ، گدا در بزم شاهی بسوزان سینه ام در آتش عشق مرا جام...
ادامه شعر حریم کبریا
من ازچشمان ِتو لبیک گویان تا حریم کبریا رفتم .
همان جائی که میزد، نقش جادوئی چشمانِ تو را رفتم .
بُتا ، بنیادم از برق ِنگاهت زیر و رو گردید .
بلا بارید از آن چشم و، به ...
روزن تجلّی مستغرق جـان، کعبه و بتخانه نداند لطف شه عشق عاقل و دیوانه نداند تفسیر شکن در شکن طرّه ی جانان هر چنـد زبان بیش، ولی شانه نداند طفل دل من تا که شد آگاه ز کویش همبـــازی دلهــا شده و خ...
ادامه شعربه نام خدا (جلوه های شب) چه کسی می گوید که شب تیره فقط ، پرده زیبایی هاست ؟ من به تو می گویم ، تو برو در دل شب ، پی زیبایی شو ! شید هر چند دگر پیدا نیست ، چونکه شب می آید ، لیک اگر خوش نگری ...
ادامه شعر(چشمه دو دیده) ساقی بریز باده به جامم ،سبو سبو کاین بار مانده مرا ، در گِلو ، هلو من سربه سر،در بدرِکوچه هایِ سرد لبهای او به داغیِ ، گل هائی از لبو پیچیده ...
ادامه شعرگر ره نبرد به کوی دلدارم دل پس چیست مرا فرق میان دل و گل دل دل بود ار خدا نمایی بکند! هستیم از این آینۀ تیره خجل غارتگر دین و دل و رایم صنما برخیز و در آغوش درآیم صنما با سر ره دیدار تو می پیم...
ادامه شعرآهویی اوفتاده پای حرم ، کربلای تـو را نظاره گر است بازهم این کبوتری که منم، با دو بالِ شکسته پشت در است باز غرقِ قیامتی شده ام ، در خـراسان ِ چشمهای ترت نینوائی دگر گشوده دهن، لیک قد...
ادامه شعرتنهایی.... دردهای زیادی دارد..... که انسان باید تمام آنهارا باخود بکشد....... اما....... تو نرو....... بگذار من این دردهارا بکشم..........
ادامه شعرگاه اشکیم وگاه لبخندیم گاهگاهی به عشق پابندیم گاه خاموش و دل سراپاگوش گاه سوسنزبان و پرپندیم گاه گریانتریم زابرِ بهار گاه برریشِ غصه میخندیم گاه نومید و گاه امیّدیم به سر موی آرزو بندیم گر...
ادامه شعر