جانا دیگر چه می طلبـی از نـعیم دهـر خوردی نعیم دهـر فراوان زِ آب بحر انعام دهـر ای حسن آخـر همین بُـوَد گاهی زِ شربتش خوری ، گاهیم زِ زهر ٭٭٭ گفتـ...

من مرید شیخ جامم جام را پر باده کن تا ز مستی بر فراز آسمان طیران کنم!

ن / ج / ف/ ا / ش/ ر / ف نون یعنی ناجوانمردی به دور جیم یعنی جان فدا کردن به نور فا، یعنی فتحِ کلِ کائنات اّ ، یعنی ارض باشد آشنات شین، یعنی شاه عالم مرتضاست ر ، یعنی راه او راه خداست ف...

رستخیزی را کنی یادی دلا بشنوی از هر جهت آوا خدا لقمه نانی از تو طالب رد شدی بنده ام شرمنده ای حالا چرا ولی اله بایبوردی 01 / 06 / 1401 ...

دنیا در حال عجیبی است مهدی گویند که نزدیک ظهور است مهدی قیام اسمت در سرتاسر دنیا نشانه ی ظهور توست مهدی روزی ندای جبرئیل آید که منجی عالم ظهور کرد یا مهدی (مهدی صدری)...

درهای بسته باز شود روزی گر بدانی تو رمز پیروزی علم داشت درها بسته اند یوسف با امید رد شد گشت نبی یوسف شاه کلید کل قفل های جهان امید و توکل است ای آدمیان تمام درهای دنیا بسته شوند امید بخداست که...

کی توانی باز گویی مدح را می توانی قدر نعمت را ثنا برتر او باشد ز افهامی بشر خالقی یکتا اثر دارد ثمر کس توانایی ندارد تا ثنا حمد رحمان را بگوید آشنا اهل دنیا آسمانی یا زمین با نبوغی علم ناقص همچنین...

دیدمت ای نازنین و شد دلم خــــالی ز غیر خالی از حرص بهشت و حوری و ترسای دیر هرچــــه دل می بُرد بستم بر شهابی رهگذر تا شود پاسخ به هر چشمک زنی فی الجمله خیر گـــر قبول افتد شوم بر روی ماهت مشتری م...

یک خواستم و تو به من بیست دادی از خاک بودم و هرچه نیست دادی کج رفتم و تو هشدار دادی گوش ندادم و باز اخطار دادی گویی چیزی فهمیده بودم،شاید کمی صدایش را شنیده بودم،شاید گفت که توبه کن بنده ی من آن صد...

جانا مرا رها کن زین دوری و جدایی دستم بگیر و بنشان بر خوان آشنایی دیریست در گلویم بغضی نهفته دارم میبارمش به راهت تا بار دیگر آیی بی مهر رویت ای گل دنیا دمی نیرزد خوشتر ز ملک باشد در کوی تو گدایی م...

آنگاه که پیدایی پنهان تو دیدند هر لحظه ملائک به رخت سجده کشیدند صدها گل پرپر شده در دامن این خاک با شمع طلب حسرت پروانه چشیدند هرگاه که تن جامه درید از گره ی عشق پیمانه ی می بر سر این خاک خمیدند در سا...

منم آن شاعــر دلدادهء محبوبه نواز در پی واژهء نغزی که کند قصه فراز متحیر شده ام با چـــــه کلامی بروم بر سر قصهء مستی و پس پردهء راز در میخانه فرو بسته و می نوش اسیر ساقی و طالب و می خوار همه غرق ن...

هیچ دانی بید مجنون ازچه رو شد سربه زیر ؟ تا نبیند غیر لیلــــــی هیچ کس را در مسیر باش مجنون ، رو متاب از قبلــهء لیلای خود ورنه طشت هـــــرزگی افتد ز بامت ناگزیر. سیدرضاموسوی راضی عزیزان در صورت...

به نام او هفته آمد ، ماه شد ، سر زد که سال رفته ای ، ای نازنین اندر وصال نیستی اندر فراغت راد مرد روح و تن ، از این عزیزان گشته سرد تا بگویم در کلامی این سخن چون ز هجرت ، چاک سازن پیروهن خواب دی...

. . دائماً شورِ عشق در سرِ ماست ترش روییِ دشمن از این است این که در ازدحامِ تلخی ها زندگی با حسین شیرین است کوله ی من کجاست؟ کفشم کو؟ اربعین ها همیشه بی تابم بعد از آن اولین سفر دلِ من موکِبی شد بر...

آیه ۶۷- لِکُلِّ نَبَإٍ مُسْتَقَرٌّ وَ سَوْفَ تَعْلَمُونَ (سوره مبارکه مائده ) اخباری که خدا و پیامبرش دادند حق است و ثبت لوح خداوندند وقت معینی، بزودی آگاه میشوید حق وعده دهد حق آگا...

ندارم سیم و زر در کف خدایا شکر به کاخ مرمرو باغ پر از گل آشیانم نیست کفایت میکند لطف خداوند بنده ی کوچک چو من تا قلم در دست گیرم جاری اشعار و ابیات بسویم شتابان است وبس........

عمرِ ما کوتاه و فرصت هم به مانند طلاست گر ز دست بیرون رود قطعا ره آوردش بلاست هر کسی را در جهان تنها یِ بار فرصت دهند گر نفهمد قدر آن ، یک بار هم رُخصت دهند بار اوّل فرصتش از دًُر گنج های خداست با...

من دل نـهاده ام به طریق وفـای تـو تا بـنگرم طریقت حُسن و لقـای تـو یارب تسلطی که تو داری به جمله خلق مخلوق در جهان همه هستند گدای تـو ٭٭٭ ...

در بـزم آفرینش نَبـوَد ره جهالـت هرکس درآن رهش رفت آخرکشد خجالت در راه خود پرستـی ما را رهـا نـکردن راه خداپرستـی می باشـدش عدالت ٭٭٭ راه خدا ...