پایم
اگر چه کوتاه
دم پاکِ
بهاری سینه چاک
خواب از سر آسمان
پرانده
رگ های پرواز
جانی دوباره گرفته
به پاییز بگویید برود
به پاییز
بگویید
بهار
در راه زمستان
پایش در
برف دی ،
کولاک بهمن ،
گیر نمانده
می آید
بگویید؛
چشمِ پشتِ سر را
با خود ببر
دل واپس نکن
تن آذر به اسفند کشیده
بهار در چند قدمی ست
ای عقربه های عنقریب!
نایست
سراسیمه تر طی شو
بگویید
به پاییز؛
خورشید را
از دروازه ی شهر
بیاویز
اگر علاج این حلاج
به آویختن است
فواره های خون
سر بالا زنَد
از خاک
پایین بیاید آسمان
این بهار آمدنی ست
#مینا_یارعلیزاده
تعداد آرا : 4 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 10
امیر عاجلو 18 آذر 1399 22:14
!درود
رویا امامی 18 آذر 1399 23:08
عالیست بانو مینای عزیز
کرم عرب عامری 18 آذر 1399 23:42
آفرینها
محمد رضا درویش زاده 19 آذر 1399 07:42
هزاران درود بسیار زیبا
کاویان هایل مقدم 19 آذر 1399 12:17
دلاویز و مهرانگیز
احسنت
جمشید اسماعیلی 19 آذر 1399 17:56
به به عالی بود بانو یار علی زاده
به پاییز؛
خورشید را
از دروازه ی شهر
بیاویز
اگر علاج این حلاج
به آویختن است
فواره های خون
سر بالا زنَد
از خاک
پایین بیاید آسمان
این بهار آمدنی ست
به دل نشست
مانا باشید
مجید ساری 19 آذر 1399 19:11
هنربانو سپیدی پاییزی به تماشا گذاشتند دراین اواخر پاییز
به زیبایی همیشگی و لطیف و با احساس
بسیار زیبا و عالی خانم یارعلیزاده گرانقدر
بردل نشست آنچه از دل برخاست
وبازهم آفرینها برشما
به پاییز بگویید
ما مهر را
در نیمه اسفند درختکاری
جشن نمیگیریم
بلکه با غنچه های
لبها که خنده میکاریم
سالمان را
تمام میکنیم
با هزاران چالش های دیگر
هشتک : جای خالی
و جای خالی اش ماند برای قلن سپید چیره هنر بانو
سعادتمند شدم باری دیگر خوانش نصیبم شد با نتی ضعیف
منوچهر فتیان پور 20 آذر 1399 01:11
درود برشما بانویارعلیزاده گرانقدر
به یاری خدا دلتان شاد
بهار در راه زمستان پایش در برف دی ، کولاک بهمن ، گیر نمانده می آید
امیرعباس معینی 21 آذر 1399 22:57
سلام و درود بر شما بانوی فرهیخته
بسیار عالی و قابل تامل و بس تفکر
...اگر علاج این حلاج
به آویختن است
فواره های خون
سر بالا زنَد
از خاک
پایین بیاید آسمان
این بهار آمدنی ست...
علی احمدی 26 دی 1399 04:18
به به دل و دست مریزاد استاد گرامی لذت بردم
تقدیم نگاه ادیبانه شما :
اَز نسل پاییزی ، اِی نازنین اَبرو ، ازعشق لبریزی ، اِی ماه رَنگین رو
قلبت سَرای مِهر، آبان در آغوشت ، چشمت پُر اَز آذر، پاییز بر دوشت