سروری از آن کسی شد با کلاه
امر معروفی کند دور از تباه
گر چه آشوبی به پا در خطّه ای
دست افرادی به اوباشی گناه
ناحقی را حق عیانی در دیار
هر چه اموالی به غارت بی سپاه
گوشه ای افتاده بینی زیر پا
بی گناهی خورده زخمی بین راه
دست افرادی خدانشناس ها
راه اندازی به آن سمتی نگاه
بی کفن افراد بینی رو زمین
برکه خونی پر دما همچون میاه
وای بر ما در دیاری پیله ای
در درون جوشاب دیگی رو سیاه
دست جلّادان چو ضحّاکی ولی
مرگ را رؤیت بخاطر جیفه جاه
ولی اله بایبوردی
12 / 07 / 1401
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 8
امیر عاجلو 14 مهر 1401 12:45
لطیف و دلنشین
ولی اله بایبوردی 15 مهر 1401 10:14
سلام
بزرگوارید
ممنون از همراهی تان
طارق خراسانی 15 مهر 1401 09:20
سلام
بسیار عالی
در پناه خدا
ولی اله بایبوردی 15 مهر 1401 10:15
سلام
تشکر .
سیدیحیی حسینی 16 مهر 1401 11:15
درودها
ولی اله بایبوردی 16 مهر 1401 15:50
سلام
سپاس
دادا بیلوردی 17 مهر 1401 22:49
درود بر جناب بایبوردی
بهره مند شدم از احساستان
ولی اله بایبوردی 18 مهر 1401 08:40
سلام
تشکر و سپاس از همراهی تان
در پناه حق