دوباره سالی نو تحویل میشود
و من یک سال به گذر زمان اضافه میشوم.
نمی خواهم به مردن فکر کنم، بیش از ماندن.
سن مرا کسی غیر از خورشید نمی داند.
اما من هر صبح، دور خورشید می چرخم.
تا جهان نارنجی ام را پروانگی کنم.
من در تقویم، یک دورهی طولانی دارم.
از تلألو روزهای قدیمی تغییر.
امسال سال کبیسه است و من یک روز بیشتر می توانم به تحویل سال اضافه می شوم.
شاید گاهشماری خورشیدی،
اعداد ذهنش را اصلاح کند و چشم هایم از شروع سال جدید، جلوتر افتد.
آن گاه بهار من، سریع تر از گل می روید.
نمی دانم شاید من همسن گل گلایول هستم، در تقویم گریگوری.
سن مرا کسی غیر از خورشید نمی داند.
معصومه محمدی سیف
تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 6
خسرو فیضی 08 اسفند 1398 12:52
. با بهترین درودهایم
. مهر بانوی فرهیخته . بخوبی از گردش زمین بدور خورشید بهره برده اید .
. چنان از زیبایی سروده خود ایمان دارید که در پروفایل خود سال تولدتان
. را 1398 نوشته اید . نترسید یک سال دیگر با تجربه تر
. می شوید باور داشته باشید که خورشید برای شماست که طلوع می کند
معصومه محمدی سیف 13 اسفند 1398 21:50
سلام و احترام
سپاسمند مهرتانم بزرگوار
و متشکرم که مطالعه فرمودید.
شاد باشسد و بردوام
ابوالحسن انصاری (الف. رها) 11 اسفند 1398 01:33
معصومه محمدی سیف 11 اسفند 1398 08:02
متشکرم از محبت شما دوست گرامی
خسرو فیضی 13 اسفند 1398 19:26
. با بهترین درودهایم
. مهر بانوی گرامی امیدوارم نظر اول بنده را با همان صداقتی
. که در قلب و روح ام داشته ام باور کنید و طنز گلمات دیگر
. فقط برای شادی و لطافت نظر نوشته ام .
. چنانچه خدای نا کرده باعث رنجش استاد گرده ایم . . تقاضای
. مورد عفو دارم . که نه در این سایت و سایت های دیگر شاعری
. بر علیه شاعری دیگر نمی نویسد . تصور می کنم نام دانش آموز
. سرکار را در بسیار کانون های دیگر خواهید دید .
. روزگارتان شاد و فرخنده باد
معصومه محمدی سیف 13 اسفند 1398 21:52
سلام و احترام
خواهش می کنم بزرگوار
شما لطف دارید. همه ی انسانها آزادند تا نظر خود را به راحتی بیان کنند و حقیر نیز با صمیمیت تمام، استقبال می کنم و استفاده می برم.
سپاسمند مهرتانم و متشکرم از حضور گرم و ارزشمندتان