شهریور آمد، ترنم ز راه رسید
بی منت جنگید ، لاکن نهراسید
صید خام نشد ، راه طولانی
جرعه نوشید ، شراب زندگانی
لعبت نازش ، کرشمه آمد به چشم
نفس می کشید ، خانه ام آباد گشت
ای آزاد، موثر در لاک خود
مشعل انوار راسخ ، سخن گفت
هر که شمشیر ز رو بست تو را
فرصت محال شد، ضربه بادا باد
چون شهریور آمد، درد نیست
مست و تهی،مهربانی بد نیست
جور دیگر را کشد ، انسانی آزاد
کجاست تا بگویم منزل یار آباد
سخنی ز من بشنو ، جمله بچین
قلب ها را باید زدود،آری همین
شهریور آمد ،ترنم ز راه رسید
میان مرداد و مهر، پاکی ، امین
خنده کن ، بزرگی چیره شد
رخصت ز دست های پینه
شفاعت دیده شد
لعبت نازش کرشمه آمد به چشم
نفس می کشید ، خانه ام آباد گشت
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 6
امیر عاجلو 20 شهریور 1400 09:04
درود بر شما
امیر علی علیزاده 20 شهریور 1400 11:38
درود بر شما
بسیار زیبا
علی مزینانی عسکری 21 شهریور 1400 06:30
سلام و عرض ادب
احسنت
محمد مولوی 18 شهریور 1401 01:34
درود
تولدتان مبارک
محمد مولوی 18 شهریور 1402 00:02
حسین شفیعی بیدگلی 18 شهریور 1402 04:41
درودها.......