یک عشق منحصر بفرد
عشق ما را زنجیر کرد
در دام پرستش انداخت و تدوین کرد
میل به سخن پراکنی هرگز
خوبها را با ما عجین کرد
شنیده ها را می شنیدیم سر وقت
آن هنگام که دیدار میسر نبود
نرگس شیراز می آمد مست مست
آن دوران که سبزه ها گران بود
حیف نمی شد وقت ها ، ثانیه ها
مگر با لبخند و عشق بی ریا
ما که مستان در بی هوشی
سرنوشت نوشت در خاموشی
هر چه راستین به عمل می آمد
با نام ما یکی شد و جفت آمد
دیگر تهی شدیم ز زندگی
لیک نباختیم نام بندگی
اینجا ما را نشناسند به اسم
ما به خوبی ، نیک ها جمله ایم
با سینه هایی غرق در دلدادگی
به یاری بازماندگان ، مانده ایم
مرغ آمین و عشق و پرستوی جان
لانه ی ما را خوش یمن کرده اند
این عبادت با تبسم را
با حکایت یک بند کرده اند
پیرو مذهب و آیین عاشقی
دل سپردیم با امید به زندگی
آرام تر از جویبار عشق
ما که هستیم همه بنده ایم .
تعداد آرا : 4 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 7
امیر عاجلو 10 اسفند 1399 14:37
درود بر شما
منصور آفرید 10 اسفند 1399 15:16
درود بر شمابسیار زیبا
دستمریزاد
کاویان هایل مقدم 10 اسفند 1399 15:29
عاشقانه سپیدی سرودید در نهایت دلنشین
آفرینها بر ذوق شیوایتان بانو
علی آقا اخوان ملایری 10 اسفند 1399 16:00
درودها بر شما شاعر بانوی بزرگوار
بسیار زیبا و دلنشین سروده اید
قلمتان نویسا
شاعرانگی هایتان مستدام باد
ابوالحسن انصاری (الف. رها) 12 اسفند 1399 17:41
سلام گرامی
بسیار زیبا سرودید
علی احمدی 13 اسفند 1399 01:43
بسیار بر دل نشست . درودتان باد ادیب فرزانه
محمد خوش بین 05 اردیبهشت 1400 22:09
درود بر شما