3 Stars

سخنی با برادر شهیدم

ارسال شده در تاریخ : 02 اردیبهشت 1399 | شماره ثبت : H949381

بسی سالست من هستم عزادارت
چه دلتنگم برادر جان به دیدارت

فدا کردی تو جانت را به ایثار
نبودی و شدم عمری گرفتارت

طلب کردی شهادت را از اوّل
قرارت گشت این و ،شد به معیارت

تو جانت صرفه آسایش فدا شد
از این رفتن شدم باری بدهکارت

مرامِ عاشقی را یاد دادی
چو این دیدم شدم آری طرفدارت

قسم خوردم بمانم من در این ره
شبیه خیلِ عشّاقِ وفادارت

شهیدی تو ، که ما را روشنی بخش
چه نورانی شد این دنیا به اَنوارت

اسیرِ نفسِ سرکش را ،تو دریاب
دعایم کن که محتاجم به تیمارت



شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 129 نفر 318 بار خواندند
امیر عاجلو (02 /02/ 1399)   | معین حجت (02 /02/ 1399)   | ولی اله بایبوردی (02 /02/ 1399)   | طارق خراسانی (02 /02/ 1399)   | خسرو فیضی (02 /02/ 1399)   | مسعود مدهوش (02 /02/ 1399)   | محمد علی رضا پور (02 /02/ 1399)   | محمد رضا درویش زاده (02 /02/ 1399)   | ایمان اسماعیلی (02 /02/ 1399)   | محمد مولوی (10 /02/ 1399)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (02 /02/ 1399)  طارق خراسانی (02 /02/ 1399)  مسعود مدهوش (02 /02/ 1399)  ایمان اسماعیلی (02 /02/ 1399)  
تعداد آرا :4


نظر 20

  • امیر عاجلو   02 اردیبهشت 1399 10:45

    درود بر شاعر گرامی ,شعر شما را خواندم موفق باشید

  • ولی اله بایبوردی   02 اردیبهشت 1399 11:32

    سلام

    یاد شهدا گرامی باد

    دستمریزاد

    rose rose rose

    • معین حجت   02 اردیبهشت 1399 17:13

      بله استاد نامشان همیشه جاوید است rose rose rose

  • طارق خراسانی   02 اردیبهشت 1399 12:07

    سلام بر حضرت حجت

    جان آن شهید شاد

    در پتاه خدا rose

    • معین حجت   02 اردیبهشت 1399 17:13

      سلام ، سپاسگزارم استاد خراسانی rose

  • مسعود مدهوش   02 اردیبهشت 1399 14:17

    هزاران درود بر استاد عزیزم rose

    استاد دستمریزاد ، قلبمان ضعیف است، با این همه زیبایی ایست خواهد کرد. rose rose

    قسم خوردم بمانم در این ره ......applause applause applause applause

    • مسعود مدهوش   02 اردیبهشت 1399 15:08

      آنها در جایگاه مناسبی هستند , خدا مارا در جایگاه انان قرار دهد. rose rose rose rose

      بنده ی حقیر خودم را مدیون شهدای سرزمینم ایران میدانم applause applause applause

      رفتند که ما باشیم و خدمت به خلق کنیم applause applause applause applause

      درود خدا بر تمامی انها rose rose rose rose rose rose

      • معین حجت   02 اردیبهشت 1399 17:15

        سلام به دوست بزرگوارم جناب مدهوش ، بله همه ی ما بازماندگان مدیون آن عزیزانی..
        سپاسگزارم rose rose rose

  • محمد علی رضا پور   02 اردیبهشت 1399 14:48

    درودتان love struck
    التماس دعا rose rose rose

    • معین حجت   02 اردیبهشت 1399 17:15

      سلام ...
      محتاجم به دعا rose rose rose

  • خسرو فیضی   02 اردیبهشت 1399 15:03

    . سلام و درود نثارتان باد rose
    . استاد گرامی و مخاطب دوست !!! عجب سروده ای
    . ناب با آن لحظه های حساس بی آن که
    . یک توضیح که برادر خودتان بود . یا قدر دانی از شهیدان
    . و کسانی که جان در ره آزادی باختند تا من و شما آزاد
    . زندگی کنیم و . . . چه ها که نشد crying crying crying
    . آری این چنین شد برادر . آن شمشیر . . و آن خورشید
    . و آن شیر . . آزادی را با خود بردند . . دلم می سوزد . . crying crying
    . چه جوانانی که سرو هم کوچک بود در برابر سرو قامت شان
    . و همه آرش . . و همه یعقوب . نادر و بابک بودند .
    . ممنون استاد . سروده ات جاودانه می ماند rose
    . rose rose rose applause applause applause rose rose rose

    • معین حجت   02 اردیبهشت 1399 17:24

      سلام خسرو جان ، درود بر شما ...
      بلی ، این سروده را برای برادر شهیدم محمد مهدی حجت سروده ام که البته تقدیم تمام برادران
      شهیدی میکنم که همچون من دلتنگ برادرند ...خود من نیز مدتی را توفیق حضور در جبهه
      و دفاع از میهن را داشته ام لیکن امروز با دیدن خیلی موارد بد جور دل چرکین و شاکیم ،
      و از آنجا که رسالت شاعری را حق طلبی میدانم ، تخلص ( سرکش ) را برگزیدم تا یادم باشد
      زمان ، زمان مدارا نیست باید حرف حق را فریاد زد و سرود rose rose rose

  • محمد رضا درویش زاده   02 اردیبهشت 1399 18:49

    درود استاد روحشان شاد مرا بیاد دوستانم و خانوادم انداختید که در جنوب عاشقانه پر زدند
    و ما ماندیم و خاطراتشان
    من جنگ زده ام
    صبحانه استرس
    بود

    و عصرانه
    کاتیوشا کاتیوشا

    شب که می شد
    عزرائیل می خندید
    در کنارم

    ومن عاشق
    تفنگ پدرم
    ژسه
    rose rose rose rose rose applause applause

    • معین حجت   03 اردیبهشت 1399 12:39

      سلام جناب درویش زاده حقیقتا سروده ی شما مرا منقلب کرد ، زوزه های وحشتناک
      موشک را با گوش خودم شنیده ام و سروده ی شما مرا به یاد آن روزها انداخت ...
      سپاسگزارم rose rose rose

  • ایمان اسماعیلی   02 اردیبهشت 1399 22:08

    درود بر شما زیبا بود استاد

  • ایمان اسماعیلی   02 اردیبهشت 1399 22:08

    روح برادر گرامی شاد

    • معین حجت   03 اردیبهشت 1399 12:40

      سلام سپاسگزارم جناب اسماعیلی rose rose rose

  • محمد مولوی   10 اردیبهشت 1399 23:54

    rose

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا