بی زمانی همچون انوار خورشید است
نوریست که در یک کاسه پر از اب
تلو تلو میخورد
رنگ زردیست در تمام جعبه مداد رنگی های دنیا
ماهی ایست که در لحظه شنا میکند
موجیست که تکرار نمیشود
کوچه ایست که راه به بن بست ندارد
شیار های نانوشته انگشتانم هست که در لابه لای صورت های پنهان چشمانم گم میشود
شاید هم شعریست که خود را در زمان گم کرده است
آرایه های ادبیست که در طاقچه قلبم نمایان میشود
نمیدانم اما
آرزویی باید باشد در دل جاده ای بیانتها
که میخواهد در یک صورت بنشیند
اما نمیتواند
اریحا
#اریحا
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 4
امیر عاجلو 01 مهر 1402 19:13
درود و سلام موفق و مانا باشید
حفیظ (بستا) پور حفیظ 01 مهر 1402 22:29
درودها بانو خالقی بسیار زیبا و دلنشین و گیرا سرودهاید سبز مانیده شاعر
پیام منصوریان 02 مهر 1402 01:11
درود بزرگوار
سروده ای زیبا
پایدار بمانید
سیاوش دریابار 02 مهر 1402 11:02
سلام
سروده تان را خواندم
بسی جای خوشحالی دارد قلم زیبا و توانای شما
موفق باشید
مانا و مستدام