3 Stars
محمد ترکمان(پژواره)

مردی با عصا...

ارسال شده در تاریخ : 30 اردیبهشت 1399 | شماره ثبت : H9410274

پشت پنجره ای سالخورده،،،
دو مرد
یکی دست بر عصا، دست
دیگری به دعا سراغ تنها
از مردی می گیرند بی سر
که
سایه ها از وی شاکی اند!
نه
عصای آن راست ایستاده
نه دعای این صدای تبر
می دهد وُ شعله هایی که
شیهه می کشند وُ سرد از
پای در می آیند و برهوتی
که بِه بار بوسه می نشیند!
* * * *

برای من، آمدنت مرد!
مصداق مسیحی است بی هاجر!
کهِ خستهِ
نفس در جسم سردم می دمد
با دلم دوباره شاید گرم شوم
تازه با هم تا رستاخیزی سزاوار
بر دار کنیم و " برابر " انار را
تمام
میان" همه " قسمت با غم ها
و سیب را
برای همیشـــــــــه فراموش!
.
.
.
... بیا که پلکی با پلکی دیگر
آشتی کند اگر،
دنیایی قهر می کند و یل یل
" یلدا " برای ماندن ناز...!

شاعر نمی خواهد که این شعر را نقد کنید.

ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 155 نفر 295 بار خواندند
امیر عاجلو (30 /02/ 1399)   | محمد ترکمان(پژواره) (30 /02/ 1399)   | ولی اله بایبوردی (30 /02/ 1399)   | سیلویا اسفندیاری (30 /02/ 1399)   | طارق خراسانی (30 /02/ 1399)   | مسعود مدهوش (30 /02/ 1399)   | علی معصومی (30 /02/ 1399)   | مینا یارعلی زاده (31 /02/ 1399)   | حامی شریبی (01 /03/ 1399)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (30 /02/ 1399)  ولی اله بایبوردی (30 /02/ 1399)  سیلویا اسفندیاری (30 /02/ 1399)  طارق خراسانی (30 /02/ 1399)  مسعود مدهوش (30 /02/ 1399)  علی معصومی (30 /02/ 1399)  مینا یارعلی زاده (31 /02/ 1399)  
تعداد آرا :7


نظر 1

شاعر نظر دهی برای این شعر را غیر فعال کرده است.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا