انسیه سوسنی

شهریور مهربان

ارسال شده در تاریخ : 15 شهریور 1401 | شماره ثبت : H9422161

صدای پای پاییز را می شنوی... خنکای لذت بخشش که روح انسان را زنده می کند... در شهریور مهربان...؟!
شهریور همیشه مرا به یاد انسانهای نیک سیرت می اندازد... همان‌ها که وقتی بحثی در می‌گیرد،وقتی ناراحتی در دل دونفر تیرگی می آفریند واسطه و ناجی مهربانی ها می شوند... دو دل را بهم نزدیک می کنند... شهریور... واسطه گرمای داغ و تن سوز تابستانِ زمردین و خنکای غریب و دلهره آور اما پر مهرِ مهر و این فصل زرین و رنگارنگ، پاییز...
شهریور کم کم که می گذرد و ما را به مهمانی پاییز و مهر مهربان می برد... در دل من غوغایی به پا می شود... من بوی بهار را در روزهای پر شور و حال آخر اسفند... بوی بهشت را در اردی بهشت زیبا ... همه را... همه را... در این خنکای زندگی بخش پاییز حس می کنم... همه به من خرده می گیرند... که پاییز فصل دلتنگی هاست... فصل مرگ طبیعت... تو چطور زنده می شوی... و چگونه لذت می بری از اینهمه بوی غربت و دلتنگی... نمی دانم شاید حق دارند... اما اگر می دانستند که چه جشنی در دل من برپاست شاید چنین نمی گفتند... پاییز اگرچه فصل وداع طبیعت است با سرسبزی... اما نوید بخش بهاری است دوباره... پاییز چنین یاد آور می شود در دل من که "غصه و غم ماندنی نیست..."
خشکی ها دوباره جوانه می زند...و نویدی است بر سرسبزی دوباره و دوباره و دوباره...
" امید"... زیبا نیست؟
مرگی که در دلش نطفه ی زندگی می پرورد ،زیبا نیست؟
دلتنگی ای چنین دلفریب و دلنواز... زیبا نیست؟؟