با تو بودن لذتی داشت، خدا می داند
تَرک آن معصیتی داشت، خدا می داند
دیدن موی کمندت، چه بسی زیبا بود
شانه بر او زدنی داشت، خدا می داند
دیدن روی تو و آن قد و بالای بلند
چه عجب دلبریی داشت، خدا می داند
هر چقدری که بگویم نشود اصل کلام
اصل مطلب سخنی داشت، خدا می داند
حال عشقت به دلم ماند که رفتی ز برم
جان آن عشق نفسی داشت، خدا می داند
چشم من مانده به راهت که بیایی به برم
«هایلی»بازگشتش مرهمی داشت، خدا می داند
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 4
امیر عاجلو 13 خرداد 1402 10:55
درود و سلام موفق و مانا باشید
کیوان هایلی 13 خرداد 1402 16:35
درودتان باد بزرگوار
سپاسگزار مهرتان
محمد مولوی 13 خرداد 1402 13:56
درود برشما
....
چشم من مانده به راهت که بیایی به برم
«هایلی»بازگشتش مرهمی داشت، خدا می داند
کیوان هایلی 13 خرداد 1402 16:36
درودتان باد جناب مولوی بزرگوار
سپاسگزار مهرتان