3 Stars

اُمُّ المَصائب

ارسال شده در تاریخ : 27 بهمن 1400 | شماره ثبت : H9419943

أُمُّ المَصائِب
وفات- 15 رجب 1441- سه شنبه 20/12/1398
أُمُّ المَصائِب عاقبت، تا بیکران رفت
همچون ستاره، تا فرازِ آسِمان رفت
در جنّة المأوی، همه در انتظارش
سویِ حسین و فاطمه، آرامِ جان رفت
کوهِ فضایل بود و، زینت بر علی شد
در نورِ مولا ذرّه گشت و، از جهان رفت
همچون خدیجه جدّه اش، خوشرو و زیبا
دنیا نباشد جایِ او، تا بیکران رفت
هم عابده، هم عارفه، هم فاضله او
بس کامله، بس عالمه، تا نزدِ جان رفت
اهلِ تهجّد دائماً، در ذکرِ ایزد
خشنود و راضی، تا سرایِ جاودان رفت
از بس صبوری کرد و، طاقت بر دلش بود
مردانه چون حیدر، کنارِ کاروان رفت
با خطبه هایش، یادِ مولا زنده گردید
بس آبِرو با خطبه اش، از ظالمان رفت
گویی که زهرا و فدک، در خطبه اش بود
آه از لبِ هر غافلی، آتشفشان رفت
در کربلا و کوفه و، شام و مدینه
با صبرِ بی حد همرهِ، این خانِدان رفت
چون مادری بر، خانِدانِ عصمتش بود
صد آه و افسوس و فغان، آن مهربان رفت
ای عمّه جان، ای شافعه بر جمعِ شیعه
طاقت دگر زایل شد و، از قلبمان رفت
بهرِ فرج، دستِ توسّل برفرازیم
ما را دعا کن، طاقت و صبر و امان رفت
امّیدِ دل ها گر بیاید، تو می آیی
از تن توان، از دل امان، از کف زمان رفت

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 78 نفر 100 بار خواندند
امیر عاجلو (29 /11/ 1400)   | دادا بیلوردی (29 /11/ 1400)   | محمد علی رضا پور (29 /11/ 1400)   | Milad Kaviani (29 /11/ 1400)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (29 /11/ 1400)  Milad Kaviani (29 /11/ 1400)  
تعداد آرا :2


نظر 6

  • امیر عاجلو   29 بهمن 1400 09:27

    !درود

  • محمد علی رضا پور   29 بهمن 1400 21:47

    سلام و درود و خدا قوت،
    به خواست خدا در حال گردآوری مجموعه ای از اشعار سروش سرایان گرامی هستیم و قصد داریم
    کتابی از نمونه های شعر سروش (به رایگان) منتشر کنیم.
    تا کنون تقریبا سی یا چهل شاعر، همکاری کرده اند و حتی از تاجیکستان و افغانستان هم سرایندگانی به جمع
    سروش سرایان پیوسته اند.
    اگر شما هم سرایش یا سرایش هایی در شعر سروش دارید، لطفاً در آخرین فِرِسته ی این جانب بفرستید!
    سروش هایی تقدیم تان:


    سروش 1.
    منّتی نیست مهربان جانان!

    می کشم روی دوش، بار گران

    عمری به خاطرتان

    کاش می شد که می نشاندم کاش

    روی آن گیسوان عشق افشان

    بعدِ سرمستیِ هَماغوشی

    بارِ

    سنگینِ

    جان.

    سروش 2.

    سروشی در مکتب ادبی نورگرایی

    در ترافیک غصه های بلند

    من سروش وصال می خوانم

    در مسیر کمال می رانم

    می دانم

    سمت نارنج باغ، زمزم(،) اوست.

    مکتب ادبی نورگرایی
    (بطور خیلی خلاصه):

    ترسیم طبیعت و سنت با قلم موی معنویت بر بوم پسامدرن

    سروش 3.

    عشق آمد‌‌‌‌‌؛ ترانه جاری شد
    غزل عاشقانه جاری شد
    و سروشی یگانه، جاری شد
    دل من در سکوت چشمی ماند.

    شعر سروش:
    آمیخته ای از شعر سنتی و شعر نو
    و تا حدود زیادی، جامع قالب های
    دوبیتی، رباعی، مسمط، مستزاد، نیمایی، سه گانی، پریسکه و سپید.

    سروش، گونه ای برای بهترین سرایش های کوتاه با تنوع فراوان و زیرگونه های بسیار است
    که تلاش می کند نگاهی نو و زبانی تازه را به سرایش درآورد.
    در سروش معمولا همه یا بیش تر لَخت های غیرپایانی همقافیه اند اما لَخت پایانی بصورتی متفاوت می آید.

    لطفا در گسترش این گونه ی تازه و توانمند، مددکار باشید!
    فراوان سپاس

  • Milad Kaviani   29 بهمن 1400 22:13

    درودها بر شما.سروده ای زیبا شنیدم applause

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا