3 Stars

عشق

ارسال شده در تاریخ : 19 اسفند 1399 | شماره ثبت : H9415296

هوس کرده ام شعری بگویم
تا که قلبم آرام گیرد داد سخن از عشق او بگویم
از زلف پریشانش که مرا اسیر پیچ و تابش کرده
از نگاه ناوک اندازش که می زند تیر بر قلب و جانم
از سخنان نغز و نازش که می نشیند بر روح و روانم
از هر کدام قدری بگویم
دیگر چه بگویم که هر چه بگویم
نتوانم از چشمان سیاهش سخنی بگویم
مثلا آمدم از عشق او شعر بگویم
حرف دل با قافیه و ردیف بگویم
عشوه و کرشمه اش قافیه و ردیف در هم پیچید
عاقبت مجبور شدم شعر نو بگویم.

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 119 نفر 243 بار خواندند
امیر عاجلو (19 /12/ 1399)   | ولی اله بایبوردی (19 /12/ 1399)   | محمد محمدی (19 /12/ 1399)   | محمد مولوی (20 /12/ 1399)   | کاویان هایل مقدم (20 /12/ 1399)   | محمدعلی سلیمانی مقدم (20 /12/ 1399)   |

رای برای این شعر
تعداد آرا :3


نظر 6

  • امیر عاجلو   19 اسفند 1399 07:57

    لطیف و دلنشین applause applause

  • کاویان هایل مقدم   20 اسفند 1399 11:54

    هیچ آدابی و ترتیبی مجوی
    هر چه می خواهد دل تنگت بگوی

    دوست من گاهی اوقات بهتر است خیلی در قافیه و ردیف نپیچید، و قبل از گم کردن خود، آنچه در دل داشت بر کاغذ آورد.
    خیلی تفاوت نمی کند، حال دلت مهم است.
    applause applause applause

    • محمد محمدی   20 اسفند 1399 17:20

      قطعا همین طور است است که میفرمایید و هیچ از سخن دل خوش تر نبود rose

  • محمدعلی سلیمانی مقدم   20 اسفند 1399 22:38

    درود بر شما
    rose rose
    "یک قصه بیش نیست غم عشق وین عجب
    کز هر زبان که می‌شنوم نامکرر است"
    "حضرت حافظ"
    rose rose

    • محمد محمدی   21 اسفند 1399 05:37

      درود بر شما
      بیت زیبایی رو بیان فرمودید rose

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا